نسیم

نسیم

نسیم
نسیم

نسیم

نسیم

تقدیم به پیشگاه صاحب الزمان

تقدیم به پیشگاه صاحب الزمان...

.

من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم

از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم!

.

همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس

من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم!

.

رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند

من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم!

.

همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن

از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم!

.

سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست

من از بی مهری این ابرهای تار میترسم!

.

تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم

از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم!

.

طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است

از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم!

.

شنیدم روز وشب از دیده ات خون جگر ریزد

من از بیماری آن دیده خونبار میترسم!

.

به وقت ترس و تنهایی، تو هستی تکیه گاهم

مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم!

.

دلت بشکسته از من، لکن ای دلدار رحمی کن

که از نفرین و از عاق پدر بسیار میترسم!

.

هزاران بار رفتم، ولی شرمنده برگشتم 

ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم!

.

دمی وصلم ، دمی فصلم، دمی قبضم، دمی بستم

من از بیچارگیِ آخرِ این کار میترسم.....

حرم

آمدم ای شاه پناهم بده / خط امانی ز گناهم بده


ای حرمت ملجأ درماندگان / دور مران از در و راهم بده


ای گل بی‌خار گلستان عشق / قرب مکانی چو گیاهم بده


لایق وصل تو که من نیستم / اذن به یک لحظه نگاهم بده


ای که حریمت مَثل کهرباست / شوق و سبک خیزی کاهم بده


تا که ز عشق تو گدازم چو شمع / گرمی جان‌سوز به آهم بده


لشکر شیطان به کمین منند / بی‌کسم ای شاه پناهم بده


از صف مژگان نگهی کن به من / با نظری یار و سپاهم بده


در شب اول که به قبرم نهند / نور بدان شام سیاهم بده


ای که عطابخش همه عالمی / جمله حاجات مرا هم بده


آن چه صلاح است برای «حسان» / از تو اگر هم که نخواهم بده

امام جواد

امام جواد


امام جواد آن شه ملک جود

که بُد عالم علم غیب و شهود 

دلش منبع فیض پروردگار

جلال و کمال از رخش آشکار 

ز تقوا تقى بود آن نور پاک

ز بخشش جواد آن مه تابناک


امام نهم شیعیان حضرت جواد (ع) پس از شهادت جانگداز حضرت رضا علیه السلام در اواخر ماه صفر سال 203ه در سن 8 سالگی به مقام امامت رسیدند.


مأمون خلیفه عباسی که همچون سایر خلفای بنی عباس از پیشرفت معنوی و نفوذ باطنی امامان معصوم و گسترش فضایل آنها در بین مردم هراس داشت ، سعی کرد ابن الرضا را تحت مراقبت خاص خویش قرار دهد . " از اینجا بود که مأمون نخستین کاری که کرد ، دختر خویش ام الفضل را به ازدواج حضرت امام جواد (ع ) درآورد ، تا مراقبی دایمی و از درون خانه ، بر امام گمارده باشد .


از روشهایی که مأمون در مورد حضرت رضا (ع ) به کار می بست ، تشکیل مجالس بحث و مناظره بود . مأمون و بعد معتصم عباسی می خواستند از این راه - به گمان باطل خود - امام (ع ) را در تنگنا قرار دهند . در مورد فرزندش حضرت جواد (ع ) نیز چنین روشی را به کار بستند . به خصوص که در آغاز امامت هنوز سنی از عمر امام جواد (ع ) نگذشته بود . مأمون نمی دانست که مقام ولایت و امامت که موهبتی است الهی ، بستگی به کمی و زیادی سالهای عمر ندارد .


باری ، حضرت جواد (ع ) با عمر کوتاه خود که همچون نوگل بهاران زودگذر بود، با وجود سن کم وارد بحثهای علمی گردید و با سرمایه خدایی امامت که از سرچشمه ولایت مطلقه و الهام ربانی مایه گرفته بود ، احکام اسلامی را مانند پدران و اجداد بزرگوارش گسترش داد و به تعلیم و ارشاد پرداخت و به مسائل بسیاری پاسخ گفت .


حدیثی زیبا از امام جواد (ع):

امام جواد (ع) فرمودند سه خصلت جلب محبّت می کند:

* انصاف در معاشرت با مردم

* همدردی در مشکلات آن ها

* همراه و همدم شدن با معنویات


سلام بر تو اى جوادالائمه (ع) و بر آن بارگاه خدایى ات که تا دامنه قیامت، چشم نواز همه از ره رسیدگانِ خسته خواهد بود

التماس دعا

دعای جوشن الکبیر بصورت شعری زیبا

دعای جوشن الکبیر بصورت شعری زیبا:


خود را به خدا بسپار، وقتی که دلت تنگ است

وقتی که صداقتها ، آلوده به صد رنگ است 

خود را به خدا بسپار، چون اوست که بی رنگ است

چون وادی عشق است او، چون دور ز نیرنگ است


خود را به خدا بسپار ، آن لحظه که تنهایی 

آن لحظه که دل دارد ،از تو طلب یاری 

خود را به خدا بسپار ، همراه سراسر اوست 

دیگر تو چه میخواهی ؟! بهر طلبت از دوست


خود را به خدا بسپار، آن لحظه که گریانی 

آن لحظه که از غمها ، بی تابی و حیرانی

خود را به خدا بسپار، چون اوست نوازشگر

چون ناز تو میخواهد ، او را ز درون بنگر 

خود را به خدا بسپار