نسیم

نسیم

نسیم
نسیم

نسیم

نسیم

ایات امر به معروف و نهی از منکر

به نام خدا 

مبحث پنجاهم از آیات مرتبط با روابط اجتماعی ما (امر به معروف و نهی از منکر)

شرایط امر به معروف و نهی از منکر


سوره بقره ایه 44


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم


«أتامرون الناس بالبر و تنسون أنفسکم و أنتم تتلون الکتاب أفلا تعقلون»


آیا مردم را به نیکی (و ایمان به پیامبری که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت می‌کنید، اما خودتان را فراموش می‌نمائید؛ با اینکه شما کتاب (آسمانی) را می‌خوانید! آیا نمی‌اندیشید؟

در تفسیر این آیه نکاتی هست که امروز به پاره ای از آنها اشاره می کنم.


نکات تفاسیر

1- باید بین قول و عمل آمر به معروف و ناهی از منکر هماهنگی وجود داشته باشد تا امر و نهی تأثیر داشته باشد و یکی از شرایط تأثیرامر به معروف و نهی از منکر طبق این آیه عمل به گفته‌هایست که آمر و ناهی باید آنرا بر خود لازم بداند. (جامع البیان فی تفسیر القرآن- عیاشی)


2- آمر به معروف و ناهی از منکر باید خودش عامل به گفته‌هایش باشد تا امر و نهی وی مثمر ثمر واقع گردد. (جامع البیان)


3- یکی از شرایط واجب شدن امر به معروف و نهی از منکر، احتمال تأثیر می‌باشد. (جامع‌البیان)


4- یکی از فواید امر به معروف و نهی از منکر پیوستن به امّت پیامبر (صلی الله علیه وآله) می‌باشد. (جامع‌البیان)


5- فرقی میان منافقین با کسانی که امر و نهی می‌کنند امّا به گفته‌های خود عمل نمی‌کنند نمی‌باشد. (جامع البیان)


6- امر به معروف و نهی از منکر واجب فوری می‌باشد. (جامع البیان)


7- عمل نکردن به گفته‌های خود از نشانه‌های بی‌عقلی است. (ترجمه المیزان)


8- در این آیه، کلمه‌ «النّاس» آمده است و آن دلالت بر عموم دارد و شخص یا اشخاص خاصّی مورد نظر نمی‌باشد. (ترجمه‌ المیزان)


9- امر به معروف و نهی از منکر باید استمرار داشته باشد. (ترجمه تفسیر المیزان). لینک





به نام خدا 
مبحث پنجاه و یکم از آیات مرتبط با روابط اجتماعی فرد مسلمان (امر به معروف و نهی از منکر)
شرایط امر به معروف و نهی از منکر

به بیان دیگر نکات تفسیری آیه 52 سوره بقره می پردازم
أتامرون الناس بالبر و تنسون أنفسکم و أنتم تتلون الکتاب أفلا تعقلون»

آیا مردم را به نیکی (و ایمان به پیامبری که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت می‌کنید، اما خودتان را فراموش می‌نمائید؛ با اینکه شما کتاب (آسمانی) را می‌خوانید! آیا نمی‌اندیشید؟


10- علم داشتن به معروف و منکر از شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر می‌باشد. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)

11- هر چیزی که معروف است، شایستگی مورد امر واقع شدن را دارد. «الف و لام» »البّر» یعنی تمام نیکی‌ها. (ترجمه‌تفسیر المیزان)

12- کسی که امر به معروف و نهی از منکر می‌کند ولی خودش به آنچه امر و نهی کرده عمل نمی‌نماید، گویا خودش را قربانی کرده است. (عیاشی)

13- امر کنندگان و ارشاد کنندگان بی‌عمل را نکوهش می‌کند. (تفسیر راهنما)

14- کسی که دیگران را ارشاد می‌کند، باید ارشادگر خود نیز باشد. (تفسیر راهنما)

15- ارشادگر به خیر، باید خود نیز عامل به خیر باشد. (تفسیر راهنما)

16- هماهنگی قول و عمل جزء شرایط لزوم امر به معروف و نهی از منکر نمی‌باشد بلکه جزء شروط تأثیر آن می‌باشد، بنابراین افرادی که عامل 

به قول خویش نیستند؛ می‌توانند امر و نهی نمایند و نباید به بهانه‌ی عمل نکردن به قول خود این دو فریضه بزرگ ترک شود. (الدّر المنثور)

17- یکی از تأثیرات هماهنگی بین قول و عمل آمر به معروف و ناهی از منکر، نجات از عذاب الهی است. (الدر المنثور)

18- از جمله عذابهایی که در انتظار آمران و ناهیان بدون عمل می‌باشد؛ بریدن لبهای آنان با قیچی‌هایی از آتش است. (نور الثّقلین)

19- گرچه روی سخن آیه به قوم بنی اسرائیل است ولی مسلماً مفهوم آن گسترده است و دیگران را نیز شامل می‌شود. لینک




به نام خدا
مبحث پنجاه و دوم از آیات مرتبط با روابط اجتماعی فرد مسلمان (امر به معروف و نهی از منکر)
شرایط امر به معروف و نهی از منکر
به بیان نکات اخر تفسیری آیه 52 سوره بقره می پردازم
20- بعضی از علمای یهود به بستگان خود که اسلام آورده بودند توصیه به ایمان می‌کردند ولی خودشان ایمان نمی‌آوردند.

21- علمای یهود قبل از ظهور پیامبر (صلی الله علیه وآله) مردم را به ایمان به پیامبر (صلی الله علیه وآله) دعوت می‌کردند اما هنگام ظهور آن حضرت از ایمان آوردن به آن حضرت خودداری کردند.

22- آمر به معروف باید آنچه را به دیگران توصیه می‌کند (نیکی‌ها را) خود نیز عامل به آن باشد.

23- کسی که کتاب آسمانی را می‌خواند باید اهل تدبر و تفکّر در آیات نیز باشد. صرف خواندن کفایت نمی‌کند.

24- آمر به معروف و ناهی از منکر و مبلغ باید بیش از سخن گفتن مردم را با عمل راهنمائی و ارشاد نماید. حدیث (مردم را به غیر زبان به اسلام دعوت نمائید.)

25- وقتی سخن امر به معروف و ناهی از منکر از دل و جان برخیزد لاجرم بر دل شنونده و مخاطب می‌نشیند اما اگر تنها از زبان گوینده(آمر به معروف و ناهی از منکر) باشد از گوشها بیشتر تجاوز نمی‌کند.

25- امر به نیکی باید مدام باشد.

26- امر به نیکی همراه با عمل پسندیده‌تر است.

27- عمل نکردن به گفته‌ها نشانه‌ی بی عقلی است.

28- وقتی عمل صورت گرفت انسان به مقام تعقل و رشد می‌رسد. (عمل کردن به گفته‌ها نشانه‌ی تعقل و رشد است).

29- بهترین نصیحت و موعظه به کسانی که فقط با زمان مردم را دعوت به نیکی می‌کنند نه با عمل دعوت به تعقل است
تفسیرنمونه  لینک




به نام خدا
مبحث پنجاه و سوم از آیات مرتبط با روابط اجتماعی فرد مسلمان (امر به معروف و نهی از منکر)
شرایط امر به معروف و نهی از منکر
در رساله نوین آیت اله دکتر صادقی تهرانی در باب امر به معروف ونهی از منکر چنین آمده است:

مسأله ی 859- برحسب آیه ى کریمه ى «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أمَّةٌ یَدْعُونَ إلى الْخَیْرِ وَ یَأمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» (سوره ى آل عمران، آیه ى 104)
تا هنگامى که شخص تارک واجب و مرتکب حرام، وجوب و حرمت را نشناسد، و یا قانع به وجوب و حرمت آن ها نشده باشد، زمینه اى براى امر به معروف و نهى از منکر نیست، زیرا برحسب ترتیب یاد شده در این آیه نخست «یَدْعونَ إلَى الْخَیْرِ» است که خیر شامل علم و عقیده و عمل مى باشد، 

و سپس «یأمرونَ بِالْمعروفِ وَ یَنْهونَ عَنِ الْمُنکرِ» که در صورت سرپیچى از انجام واجبى که مى داند و به آن معتقد شده، و یا ترک حرامى که مى داند و به آن معتقد شده، بایستى مورد امر و نهى قرار گیرد که این امر و نهى داراى مراتب سه گانه ى قلبى، لفظى و عملى است، که نخست در قلبش با فعل واجب و ترک حرام هم آهنگ باشد و سپس با عباراتى روشن و ملایم امر و نهى کند و اگر لفظ بى اثر ماند او را در زاویه اى تنها گذارده و با او ترک معاشرت نماید، و در آخر کار، امر و نهى عملى است که با قهر کردن، تهدید کردن، شماتت شایسته کردن و در پایان پس از طى همه مراحل و با توجه به شرائط دیگرى با زدن و مانند آن امر و نهى کند و این خود مرتبه ى سومِ امر و نهى مى باشد که بخش عملى است.
مسأله ی 860- امر و نهى کننده باید واجب و حرام مورد امر و نهى را به خوبى بشناسد، و نیز بداند که طرف مقابل با علم و اعتقاد به وجوب و یا حرمت بدون هیچ عذر و ضرورتى واجب را ترک و یا حرام را انجام داده و توبه هم نکرده و تصمیم بر توبه هم ندارد، که در این جا امر و نهى در صورت توان و امکان واجب است. 
مسأله ی 861- امرکننده، به چیزى باید امر کند که خود آن رابدون عذر ترک نکرده باشد، و نهى کننده از چیزى باید نهى کند که خود آن را بدون عذر مرتکب نشده باشد، و یا اگر واجبى را ترک و یا حرامى را انجام داده توبه کرده باشد، زیرا برحسب کریمه ى «أتأمُرُونَ النّاسَ بالْبرِّ وَ تَنْسَوْنَ أنفُسَکُمْ وَ أنْتمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أفَلا تَعْقِلُونَ» (سوره ى بقره، آیه ى 44): «آیا مردم را به نیکى امر مى کنید و خودتان را فراموش مى کنید و حال آن که شما کتاب الهى را مى خوانید، آیا پس تعقل نمى کنید» 
به سه مسئله باقی مانده در این زمینه انشاءالله در روز آینده اشاره می کنم. لینک



به نام خدا
مبحث پنجاه و ششم از ایات مرتبط با روابط اجتماعی فرد مسلمان (امر به معروف و نهی از منکر)
شرایط امر به معروف و نهی از منکر
علی،علیه السلام،تعابیر زیادی در خصوص آمر و ناهی و این که چه خصوصیاتی باید داشته باشد و به چه نکاتی توجه نماید،دارند.مهم ترین خصوصیت آمر به معروف و ناهی از منکر از نظر امیر المؤمنین این است که باید خودش به آن چه که می گوید،عامل باشد.دیگر این که اهل مدارا،سازش و تابع مطامع نباشد.همچنین آمر و ناهی باید در این راه از سرزنش ملامت گران نهراسند.

بخش دوم

4)«کفی بالمرء غوایة أن یأمر الناس بما لا یأتمر و ینهاهم اعمالا ینتهی عنه 30: برای گمراهی انسان همین کافی است که دیگران را به چیزی امر کند که خود،بدان عمل نمی کند و دیگران را از چیزی نهی کند که خود از آن دست نمی کشد».

5)«و الا للّذکر لاهلا...و یأمرون بالقسط و یأتمرون به و ینهون عن المنکر و یتناهون عنه 35:اهل ذکر کسانی هستند که...امر به قسط می کنند و خود نیز بدان عاملند،از منکر نهی می کنند و خود نیز از آن دوری می جویند».

می بینیم که ائتمار و تناهی از صفات«اهل ذکر»به حساب می آید و آنان را که این گونه نباشند،باید اهل غفلت و ناآگاهی دانست که روایت های قبل به خوبی نمایانگر این امر می باشد.

6)«لا تکن ممن...ینهی و لا ینتهی و یأمر بما لا یأتی :از جمله کسانی نباش که نهی می کنند.ولی خود از آن دست برنمی دارند و امر می کنند اما خود عمل نمی کنند».

7)«و انهوا عن المنکر و تناهوا عنه فانما امرتم بالنهی بعد التناهی :نهی از منکر کنید و خود نیز از آن بپرهیزید.همانا نهی از منکر بر شما واجب شده است بعد از تناهی(ترک منکر)».

امام(ع)تناهی و ترک منکر را مقدم بر نهی از منکر می داند.لذا انسان باید اول خودش را اصلاح نماید،سپس همت به اصلاح دیگران بگمارد؛چراکه در غیر این صورت اقدامش تأثیر مطلوب را نداشته و نمی تواند دیگران را اصلاح نماید.لینک




به نام خدا
مبحث پنجاه و هفتم از آیات مرتبط با روابط اجتماعی فرد مسلمان (امر به معروف و نهی از منکر)
وجوب و تعریف امر به معروف و نهی از منکر از منظر قران 
این موضوع را با ایات سوره ال عمران اغاز می کنیم:

وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (104)

باید از میان شما، جمعى دعوت به نیکى، و امر به معروف و نهى از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند.

نکات تفسیری از تفسیرنمونه:

در آیه فوق دستور داده شده که همواره در میان مسلمانان باید امتى باشند که این دو وظیفه بزرگ اجتماعى را انجام دهند: 

مردم را به نیکى ‏ها دعوت کنند، و از بدى‏ها باز دارند. و در پایان آیه تصریح مى‏کند که فلاح و رستگارى تنها از این راه ممکن است.
سؤال

در اینجا این سؤال پیش مى‏ آید که ظاهر" منکم امة" این است که این امت بعضى از جمعیت مسلمانان را تشکیل مى ‏دهد، نه همه آنها را،

و به این ترتیب وظیفه امر به معروف و نهى از منکر جنبه عمومى نخواهد داشت، بلکه وظیفه طایفه خاصى است، اگر چه انتخاب و تربیت این جمعیت، وظیفه همه مردم است، و به عبارت دیگر این دو وظیفه واجب کفایى است نه عینى، با اینکه از دیگر آیات قرآن بر مى‏ آید که این دو وظیفه جنبه عمومى دارد، و به عبارت دیگر واجب عینى است نه واجب کفایى، مثلا در چند آیه بعد از این آیه مى‏خوانیم: 

کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ" شما بهترین امتى بودید که بسود مردم مبعوث شدید، چه اینکه امر به معروف و نهى از منکر مى‏کنید" و در سوره" العصر" مى‏فرماید:" همه مردم در زیانند جز آنان که ایمان و عمل صالح دارند 

و دعوت به حق و توصیه به صبر و استقامت مى ‏کنند" طبق این آیات و مانند آنها این دو وظیفه اختصاص به دسته معینى ندارد.
پاسخ:
دقت در مجموع این آیات پاسخ سؤال را روشن مى‏سازد، زیرا چنین استفاده مى‏شود که" امر به معروف و نهى از منکر" دو مرحله دارد: 

یکى" مرحله فردى" که هر کس موظف است به تنهایى ناظر اعمال دیگران باشد، و دیگرى" مرحله دسته جمعى" که امتى موظفند براى پایان دادن به نابسامانیهاى اجتماع دست به- دست هم بدهند و با یکدیگر تشریک مساعى کنند.

قسمت اول وظیفه عموم مردم است، و چون جنبه فردى دارد طبعا شعاع آن محدود بتوانایى فرد است، اما قسمت دوم شکل واجب کفایى بخود مى‏گیرد و چون جنبه دسته جمعى دارد و شعاع قدرت آن وسیع و طبعا از شئون حکومت اسلامى محسوب مى‏شود. این دو شکل از مبارزه با فساد و دعوت به سوى حق، از شاهکارهاى قوانین اسلامى محسوب مى‏گردد، و مسئله تقسیم کار را در سازمان حکومت اسلامى و لزوم تشکیل یک گروه نظارت بر وضع اجتماعى و سازمانهاى حکومت مشخص مى‏سازد.
ادامه این مبحث ان شاءالله فردا ارسال خواهد شد.لینک




به نام خدا 
مبحث پنجاه و هشتم از آیات مرتبط با روابط اجتماعی فرد مسلمان (امر به معروف و نهی از منکر)
وجوب و تعریف امر به معروف و نهی از منکر از منظر قران 
ادامه مبحث روز گذشته

وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (104)

باید از میان شما، جمعى دعوت به نیکى، و امر به معروف و نهى از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند.
سابق بر این در ممالک اسلامى (و امروز در پاره‏اى از کشورهاى اسلامى، مانند حجاز) با الهام از آیه فوق تشکیلاتى مخصوص مبارزه با فساد و دعوت به- انجام مسئولیت‏هاى اجتماعى به نام اداره حسبه و ماموران آن به نام" محتسب" و یا" آمرین بمعروف" وجود داشته است که مامور بودند با همکارى یکدیگر با هر گونه فساد و زشت‏کارى در میان مردم، و یا هر گونه ظلم و فساد در دستگاه حکومت مبارزه کنند، و هم چنین مردم را به کارهاى نیک و پسندیده تشویق نمایند.

بنا بر این وجود این جمعیت با آن قدرت وسیع، هیچگونه منافاتى با عمومى بودن وظیفه امر بمعروف و نهى از منکر در شعاع فرد و با قدرت محدود ندارد

از آنجا که این بحث از مباحث مهم قرآن مجید است، و در آیات فراوانى به آن اشاره شده، لازم است نکاتى را در اینجا یادآور شویم:

1-" معروف" و" منکر" چیست؟

" معروف" در لغت به معنى شناخته شده (از ماده عرف) و" منکر" به معنى" ناشناس" (از ماده انکار) است. و به این ترتیب کارهاى نیک، امورى شناخته شده،و کارهاى زشت و ناپسند، امورى ناشناس معرفى شده‏اند. چه اینکه فطرت پاک انسانى با دسته اول آشنا و با دوم ناآشنا است!

2- آیا امر به معروف یک وظیفه عقلى است یا تعبدى؟

جمعى از دانشمندان اسلامى معتقدند که وجوب این دو وظیفه تنها با دلیل نقلى ثابت شده، و عقل فرمان نمى‏ دهد که انسان دیگرى را از کار بدى که زیانش تنها متوجه خود او است باز دارد.

ولى با توجه به پیوندهاى اجتماعى و اینکه هیچ کار بدى در اجتماع انسانى در نقطه خاصى محدود نمى‏شود، بلکه هر چه باشد همانند آتشى ممکن است به نقاط دیگر سرایت کند، عقلى بودن این دو وظیفه مشخص مى ‏شود.

به عبارت دیگر: در اجتماع چیزى به عنوان" ضرر فردى" وجود ندارد، و هر زیان فردى امکان این را دارد که به صورت یک" زیان اجتماعى" درآید، و به- همین دلیل منطق و عقل به افراد اجتماع اجازه مى‏دهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود از هر گونه تلاش و کوششى خود دارى نکنند.

اتفاقا در بعضى از احادیث به این موضوع اشاره شده است. از پیغمبر اکرم ص چنین نقل شده که فرمود:" یک فرد گنهکار، در میان مردم همانند کسى است که با جمعى سوار کشتى شود، و به هنگامى که در وسط دریا قرار گیرد تبرى برداشته و به سوراخ کردن موضعى که در آن نشسته است بپردازد، و هر گاه به او اعتراض کنند، در جواب بگوید من در سهم خود تصرف مى‏کنم!، اگر دیگران او را از این عمل خطرناک باز ندارند، طولى نمى‏کشد که آب دریا به داخل کشتى نفوذ کرده و یکباره همگى در دریا غرق مى‏شوند".

پیامبر ص با این مثال جالب منطقى بودن وظیفه امر به معروف و نهى از منکر را مجسم ساخته، و حق نظارت فرد بر اجتماع را یک حق طبیعى که ناشى از پیوند سرنوشتهاست، مى‏داند.لینک