نسیم

نسیم

نسیم
نسیم

نسیم

نسیم

اندر معنی درویش درکلام عرفاوشعرا

ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺎﺵ …

ﺭﯾـــﺸﻪ ﯼ ﺗﻮ ، ﻓـــــﻬﻢ ﺗﻮﺳﺖ ؛

ﯾﮏ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﯼ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ،

ﮐﻪ ﻧﯿﺮﻭﯾﯽ ﭘﺸﺖ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﺪ …

ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻥِ ﻧﯿﺮﻭ ،

ﺳﻘﻮﻁ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﺳﻨﮓ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺍﺳﺖ؛

ﻭﻟﯽ ﯾﮏ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻮﭼﮏ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ !!

ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﻫﺎ ﻭ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ

ﺳﺮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﻫﺎ ﻭ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ ﻭ

ﺳﺮﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ …

ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﺍﯾﻦ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻮﭼﮏ،

ﺭﯾـــﺸﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ،

ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺳﻨﮓ …

ﻭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﻋـــــﺎﺩﺕ ﻭ ﻏـــــــﺮﯾﺰﻩ …

ﻭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺣـــــﺮﻑ ﻫﺎ ﻭ ﻫــــــــــﻮﺱ ﻫﺎ …

ﺳﺮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯼ ،

ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﻨﯽ …

ﺭﯾـــﺸﻪ ﯼ ما، ﻫﻤﺎﻥ " ﻓـــــﻬﻢ" ما ﺳﺖ …!

(عطایی)



اندر معنی درویش درکلام عرفاوشعرا

 بسم الله الرحمن الرحیم

 ای عزیزدانی که سالک طریقت کیست؟آنکس داند که درویشی چیست. درویش خاکی است بیخته،وآبی بر او ریخته ؛ نه کف پا را ازاو دردی ونه پشت پا را ازاو گردی درویشی چیست ظاهری پرننگ وباطنی بی جنگ،نه نام دارد نه ننگ ،نه صلح دارد نه جنگ. درون کسی نخراشد وزنده جاوید باشد، درویش آب درچاه داردونان درغیب،نه تنما درسردارد نه در جیب.این منزلت نه پوشش خرقه وکلاه است ، این سعادت به کوشش دل آگاه است.تاکسی ازغرورجهل دنیوی روی برنتابد درسلک اهل علم ودرویشی در نیاید.

بینایان درویشانند ودرویش آن کسانند که اگر فوت شود از ایشان گنجها وبدیشان رسد رنجها ، هریکی را سجودی وشهودی ونازی ونیازی . نه بشهر شادمانیشان توقفی ونه برفوت کامرانیشان تاسفی ،اگر محنت دهد صبر جویند واگر منت نهد شکر گویند غنی دلان تنگدستند وراه کوبان هوپرستند.پاکانندکه از نیستی وهستی رستند وازقفس هوس برجستند وقرابه ی حب جاه شکستند ودرحرم لی مع الله نشستند.

شبها برفلک طاعت ماهند وروزها برسریر قناعت شاهند . همه شمعند وایشان را پشت نیست کارشان همه نیکو وهیچ زشت نیست . دل ایشان ازغم الوهیت خون والف قامت ایشان از بیم قیامت چون نون ، با آنکه هریک قطب راهند ازیکدیگر دعای خیر خواهند.

مرحبا قومی که دادبندگی سر داده اند

ترک دنیــا کـرده اند و از همـــه آزاده اند

روزهاباروزه ها بنشسته اندرگوشه ای

باز شب ها درمقام بندگی استاده اند

پیشه ایشان ذکر دائم واکثر اوقات دردنیا صائم وآسمان به برکت ایشان قائم وزمین ازسعت دل ایشان هائم. دراین دنیا از خود گذشتن وبا دوست پیوستن مردانگیست ، دوستی اورا شاید که دروقت خشم ببخشاید.

اگر بر روی آب روی خسی باشی واگر بهوا پری مگسی باشی دل بدست آر تا کسی باشی.

(مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری)


مولانا می فرماید:

شدم مجنــون وسرگردان من ازسودای درویشـان

ندانـــم تـا کجـا باشـد مقــــام و جـــای درویشــان

ز درویشــی سـر مویــی نصیب خود نمــی بینــم

 پس مواظب باشیم  همچنانکه مقام درویشی بلند است ، لغزش هم هر آن ممکن است اتفاق بیافتد. فقط کافیست لحظه ای از یاد خدا غافل باشیم . کافیست که یک بار امر شیطان را اطاعت کنیم.کافیست غرور وتکبر را دردرون خود جای دهیم و . . .

 خداوند متعال به همه ما توفیق دهد در راهی قدم نهیم که رضای او درآنست
برگرفته از وبلاگ عرفانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد