بنده ای که قرآن می خواند فقیر نمی شود و بعد از قرآن هیچ بی نیازی وجود ندارد. نهج الفصاحه، ص 442
پیامبر گرامی اسلام ص ):
بهترین کارها در پیش خدا دوستی و دشمنى در راه خداست.
أحبّ الأعمال إلى اللَّه الحبّ فی اللَّه و البغض فی اللَّه.
فارسی :
سوره انعام آیه 125:
پس هر که را خدا هدایت او خواهد، قلبش را به نور اسلام روشن و گشاده گرداند و هر که را خواهد گمراه نماید (یعنی بعد از اتمام حجت به حال گمراهی وا گذارد)؛ دل او را از پذیرفتن ایمان تنگ و سخت گرداند.
شعر :
اگر هم خداوند خواهد، به خواست که کس را هدایت نماید به راست
به قلبش بتابد از اسلام نور که روشن شود جان او ز آن حضور
اگر میل سازد یگانه اله که گمراه سازد کسی را ز راه
کند قلب او را چنان تنگ و تار که ایمان نیارد به پروردگار
English :
And whomsoever Allah Wills to guide, expands his breast for Islam, and whomsoever He Wills to be left in their error, He
makes his breast closed.
ghorany.com
تفسیر «الرَّحْمـَْـنِِ الرَّحِیمِ»
«رحمت» از دلنوازترین کلمات قرآن کریم و دارای معانی گستردهای است. گروهی آن را بهمعناى نعمت میدانند و بر پایۀ آن، «الرَّحْمـَْنِِ» و «الرَّحِیم» را «مُنعِم» معنا میکنند که البته اتفاق نظری بر این معنا وجود ندارد. گروهی دیگر برآناند که رحمت بهمعنای انعطاف درونى و رقّت قلبى است که موجب لطف و احسان میشود؛ بدین معنا که هرگاه تماشای صحنهاى انسان را متأثر کند و او را به عمل خیرخواهانهاى برانگیزاند، چنین عملى، نوعى رحمت است. برای نمونه، اگر انسان، نیازمندی را ببیند و رقّت قلبى بیاید که باعث شود به او کمک مالى کند، آن فردِ نیازمند، مشمول رحمت قرارگرفته است.
البته باید گفت در انسانها اوصافی همچون رحمت و غضب و مانند آن، شامل دو مرحلۀ مقدمه و نتیجه است. برای مثال، هنگامىکه انسان از فردی آزار میبیند، حالت عصبانیت و غضب در او ایجاد میشود و دراصطلاح، خونش بهجوش میآید که این حالت، مقدمۀ غضب است. حال، ممکن است دست به اقدامی بزند، مثلاً صدمهاى به شخصِ آزاردهنده وارد کند که این کار نتیجۀ غضب است.
به همین ترتیب اگر آدمی صحنۀ رقّتآورى را مشاهده کند، مثلاً نیازِ نیازمندی را ببیند، در ابتدا عواطف انسانىِ او تحریک مىشود و حالت دلنازکى به وی دست میدهد؛ حال، ممکن است ازخودگذشتگى نشان داده و درصدد رفع آن حاجت برآید و به آن نیازمند محبت کند که این احسان، نتیجۀ رحمت است.
پس اینگونه حالات در انسان دو مرحله دارند: ابتدا تأثر قلبی و سپس جامۀ عمل پوشاندن به آن. اما تطبیق این معنا بر خداوند جایز نیست؛ زیرا خداوند سبحان مانند انسانها تحت تأثیر عواطف و احساسات قرار نمیگیرد تا فعلى از او صادر شود. شأن حضرت احدیت با این معنا سازگار نیست. امامعلی(ع) در اینباره میفرماید:
«رَحِیمٌ لَا یُوصَفُ بِالرِّقَّۀِ».
مهربان است [از راه انعام و بخشش بر بندگان] نه از روى نازکدلى [و دلسوزى بر آنان].
چنین اِشکالى بر تفسیر ظاهریِ افعال دیگر خداوند نیز وارد است؛ برای مثال از عبارت «غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ» برداشت میشود که خداوند داراى غضب است. حال آنکه وصف غضب در مصداق بشریِ آن که آثار ناپسندی همچون تکدّر روح را دربردارد، در خداوند وجود ندارد. همچنین استهزای الهی در عبارت «اللهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ» (خدا آنان را استهزا میکند) بدین معنا نیست که خداوند مخالفان خود را تمسخر و استهزا میکند.
درحقیقت چنین اوصافی در خصوص خداوند مانند همین اوصاف در انسانها نیست.برای حضرت حق، فقط مرحلۀ دوم یعنی غایات و نتایج آنها مصداق دارد، نه مبادی و مقدماتشان؛ به عبارتی، خداوند از هرگونه تأثری منزّه است. تأثیر اولیۀ غضب و استهزا و رحمت برای خداوند بیمعناست و فقط نتیجۀ آنهاست که مفهوم دارد. پس اگر خداوند به کسى غضب کند، بدین معناست که او از رحمت الهی دور میشود و حتی ممکن است نابود گردد. همینطور اگر خداوند کسی را استهزا کند، حیثیت و شخصیتش نابود خواهد شد.
دربارۀ رحمت نیز چنین است؛ اگر خداوند بر کسی رحمت کند، او را مشمول لطف و احسان قرار داده است و به وی نعمت فزونتری اعطا میکند. پس آن مقدماتِ بشرى همچون رقّت قلب در خداوند وجود ندارد.
بخش هایی از کتاب مشکاة، جلد1، تفسیر سوره مبارکه حمد، محمدعلی انصاری