نسیم

نسیم

نسیم
نسیم

نسیم

نسیم

احادیث و ایات قرانی (۲۱ مهر ۹۴)

سلام 

نهج الفصاحه سخنان گوهربار رسول اکرم حضرت محمد مصطفی (ص)

أحبب حبیبک هونا ما عسى أن یکون بغیضک یوما ما و أبغض بغیضک هونا ما عسى أن یکون حبیبک یوما ما.

در دوستى میانه نگهدار که شاید دوست روزى دشمن تو شود و در دشمنى راه افراط مسپار که شاید دشمن روزى دوست گردد.

 صلوات



امام سجاد علیه السلام


«وَاَمّا حَقُّ الزَّوجَةِ فَاَنْ تَعْلَمَ اَنَّ اللّه‌َ عَزَّوَجَلَّ جعل‌ها لَکَ سَکَنا وَ اُنْسا فَتَعْلَمَ اَنَّ ذلِکَ نِعْمَةٌ مِنَ اللّه‌ِ عَلَیْکَ فَـتُـکْرِمَها وَ تَرْفُقَ بِها وَ اِنْ کانَ حَقُّکَ اَوجَبَ فَاِنَّ لَها عَلَیْکَ اَنْ ترحم‌ها»

(من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 621) ...



حق زن این است که بدانی خداوند عزوجل او را مایه آرامش و انس تو قرار داده و این نعمتی از جانب اوست، پس احترامش کن و با او مدارا نما، هر چند حق تو بر او واجب‌تر است، اما این حق اوست که با او مهربان باشی.



نظر به برادر مؤمن


پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم 


النَّظَرُ إلى الأخِ تَوَدُّهُ فی اللّه ِ عزّ و جلّ عِبادَةٌ 


نگاه کردن به برادرى که به خاطر خداوند عزّ و جلّ دوستش مى دارى، عبادت است 


بحار الأنوار : ٧٤/٢٧٩/١ 




آیت الله بهجت:

اگر ظهور حضرت حجت(عج) نزدیک باشد، باید هر کس خود را برای آنروز مهیا سازد، از جمله اینکه از گناهان توبه کند. همین توبه باعث میشود که این همه بلاهایی که بر سر شیعه آمده است، که واقعا بی سابقه است و بلاهای دیگری که تا قبل از ظهور آن حضرت می آید، از سر شیعه رفع و دفع گردد.



چهار نعمتی که بهتر است هر روز صبح یاد کنیم


رسول خدا صلی الله علیه وآله) فرمود:


«هر که صبح کند و چهار نعمت خدا را یاد نکند می ترسم که نعمت خدا از او زائل گردد»


الف- اَلحَمدُ للهِ الَّذِی عَرَّفَنِی نَفسَهُ وَلَم یَترُکنِی عُمیانَ القَلبِ

ستایش خدا را که خود را به من شناساند ومرا کوردل نگذاشت.


ب- اَلحَمدُ للهِ الَّذِی جَعَلَنِی مِن أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلی اللهُ عَلَیهِ وَآلِه


ستایش خدا را که مرا از امت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله قرار داد.


ج- اَلحَمدُ للهِ الُّذِی جَعَلَ رِزقِی فِی یَدَیهِ وَ لَم یَجعَل رِزقِی [وَ لَم یَجعَله] فِی أَیدِی النَّاس

ِ

ستایش خدا را که روزیم را در دست خودش قرار داد و آن را در دست مردم ننهاد.


د- اَلحَمدُ للهِ الَّذِی سَتَرَ ذُنُوبِی وَ عُیُوبِی [سَتَر ذَنبی] وَ لَم یَفضَحنِی بَینَ الخَلائِق

ِ

ستایش خدا را که گناهانم وعیوبم را پوشاند ومرا در میان مردم رسوا

 نکرد.


(الدعوات، ص۸۱٫/مستدرک الوسائل، ج۵، ص۳۹۲٫/مصباح کفعمی، ص۱۷۰٫)




به نام خدا

مبحث سی و نهم از آیات مرتبط با روابط اجتماعی ما (انفاق)

اهمیت انفاق و تاکید متعدد قرآن به انفاق

سوره حدید و تغابن از سوره هایی اند که آیات زیادی راجع به انفاق و قرض الحسنه داشته و یکی از پیامهای اصلی سوره دعوت به انفاق و نکوهش بخل میباشد.

در ایه 17 سوره تغابن برای تشویق به انفاق وجلوگیری از بخل میفرماید:إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ 

اگر خدا را وامى نیکو دهید آن را براى شما دو چندان مى ‏گرداند و بر شما مى ‏بخشاید و خدا[ست که] سپاس‏ پذیر بردبار است 

جمله "یغفر لکم"(شما را میبخشد)براین معنا دلالت میکند که انفاق یکی از عوامل امرزش گناه است.

منظور از «اقراض خداى تعالى» انفاق در راه خدا است، و اگر این عمل را قرض دادن به خدا، و آن مال انفاق شده را قرض حسن خوانده، به این منظور بوده که مسلمین را به انفاق ترغیب کرده باشد.

جمله «یُضاعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ» اشاره است به حسن جزایى که خداى تعالى در دنیا و آخرت به انفاق‏گران مى‏دهد.

منبع: تفسیر المیزان.لینک



آیت الله مجتهدی تهرانی فرمودند: 
اگر دیدی نمازتان به شما لذت نمیدهد... 
قبل از تکبیر و شروع نماز بگویید :

"صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)"

آن نماز دیگر عالی خواهد بود.

قرآن قابل تدبر وفهم برای همه مردم

أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفًا کَثِیرًا.

سوره: النساء آیه: 82

پس آیا درباره (معارف) این قرآن اندیشه و پى‏گیرى فکرى نمى‏کنند؟! و اگر از جانب غیر خدا بود مسلما در آن اختلاف بسیارى مى ‏یافتند

تفسیر مجمع البیان : پیام آیه شریفه‏ ؛

پیام‏ها و درس‏هاى گوناگونى از آیه شریفه دریافت مى‏گردد که به پاره‏اى از آنها مى ‏نگریم.

1 - آیه مبارکه بیانگر این واقعیت است که تقلید در اصول دین پذیرفته نیست، چرا که قرآن با صراحتى وصف ناپذیر مردم را به تفکر و تدبر فرا مى‏خواند.

2 - و نیز بیانگر آن است که مى ‏توان با مراجعه آگاهانه و عادلانه به سوى قرآن، پیام و محتواى آن را دریافت و عمل کرد و این پندار که بدون حضور پیامبر و تفسیر آن حضرت نمى‏توان تفسیر قرآن را دریافت، پندارى بى‏اساس است؛ چرا که قرآن مردم را به تفکر و تدبر در آیات خویش فرا مى ‏خواند.

3 - و نیز بیانگر این واقعیت است که هماهنگى کران تا کران واژه‏ها، آیات و مفاهیم قرآن، بزرگ‏ترین و زنده‏ترین سند آسمانى بودن قرآن است؛ چرا که اگر از جانب غیر خدا بود نمى‏توانست از تناقض و تضادمصون بماند.

علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان در زیر این ایه نتیجه زیر را بیان نموده است:
قران کریم،کتابی است که فهم عادی به درک آن، دسترسی دارد.

پس سعی کنیم هم خودمون ،بیشتر در قران تامل و تدبر کنیم و هم کسانی را که با این بهانه که فهم قران، مختص مفسران و معصومین است ،از تعمق در ایات کتاب خدا طفره میروند،راهنمایی کنیم.لینک




نقطه‌ی شروع در مطالعات قرآنی کجاست؟
مهر ۱۳۹۱

پرسش
من مجموعه‌ی سخنرانی های شما با موضوع «قرآن و انسان معاصر» را دنبال کردم. مدت هاست که فکر می کنم که لازم است که به عنوان یک مسلمان، به قرآن تسلط داشته باشم تا بتوانم هم از کلام الهی بیشترین بهره رو ببرم و هم قادر به دفاع از دین ام باشم. اما راستش پیدا کردن نقطه ی شروع، کمی دشوار است. بار ها فکر کردم که بنشینم و روزانه حداقل یک صفحه از قرآن را به کمک تفاسیر بخوانم. اما مطمئن نیستم که ایده ی از اول خوندن قرآن، ایده ی خوبی باشد. کلا نمی دانم از کجا و چه طور باید شروع کرد؟ فکر کردم که شاید بتوانید مرا کمی راهنمایی کنید و پیشنهاد هایی در این مورد به من بدهید. به نظر شما چه طور باید شروع کرد؟ (با در نظر گرفتن ما جوان هایی کم حوصله ایم و دوست داریم زود به نتیجه برسیم !)

پاسخ
ضمن تشکر از پرسش ارزنده ای که در میان گذاشته اید، در اینکه نقطه شروع در مطالعات قرآنی کجاست نسخه واحدی وجودی ندارد، اما یک امر یقینی هست: باید شروع کرد، حتما هم باید شروع کرد، یک وعده بسیار امیدبخش هم هست: خدا بنده اش را در این راه یقینا و حتما و بدون برو برگرد یاری خواهد کرد و خود به او راه را نشان خواهد داد و از جایی که انتظارش را ندارد روزی معنوی او را خواهد رسانید. راههای مختلفی هست. ببینید کدامیک با طبع شما سازگارتر است: شروع از سوره های کوچک یعنی از آخر قرآن که ساده تر است. شروع از ابتدای قرآن که کمی دشوارتر است. مطالعه به ترتیب نزول و بالاخره مطالعه موضوعی که از همه سخت تر است. مهمترین نکته مداومت و استمرار در مطالعه است. سنگ بزرگ هم علامت نزدن است. روزی یک صفحه یا یک حزب عالی است، بعد از نماز صبح یا قبل از خواب. با خود قرار گذاشتن که حداقل سالی یک بار قرآن را دوره کردن، نه فقط قرائت کردن و تلاوت نمودن که تدبر کردن. خواندن یک تفسیر قرآن بتدریج از اول تا آخر کار بسیار خوبی است، می توان بتدریج سطح تفسیر را بالا برد و البته از ساده ترین تفاسیر هم شروع کرد. اگر حوصله تفسیر هم نداریم حداقل یک ترجمه مطمئن را دنبال کنیم. سوالهایمان را هم یادداشت کنیم و با آشنایان قرآن در میان بگذاریم. می توان روزهای جمعه با خانواده جلسه قران داشت، همه اعضا را درگیر کرد و هر بار یکی زحمت بحث را بکشد. انس با قرآن برکات فراوانی دارد. کوشش کنیم شیرینی این انس را بچشیم.
موفق باشید




عاشقی رایج نبود, عباس آن را باب کرد
او دو دستش را کنار علقمه نذر سر ارباب کرد

سر اگر نذر حسین است
بریدن دارد

دل اگر نذر حسین است
خریدن دارد

اشک اگر مال حسین است
که ریختن دارد

همه ی عالم و آدم به فدایت ارباب
غم ارباب به دلها چه کشیدن دارد..


استاد حمید مغربی

سلام علیکم ادامه موسیقی


دیدگاه فقها و عالمان دینی درباره غنا و موسیقی:
 1- حرمت مطلق غنا که مشهور بین فقها است.
 شیخ صدوق، شیخ مفید، ابن ادریس، صاحب جواهر،شیخ انصاری با تفسیری خاص خود، و صاحب جواهر فرموده: از ضروریات مذهب شیعه حرمت غنا است و از علمای معاصر مرحوم آیت ا.. گلپایگانی و آیت ا...بهجت همین دیدگاه را دارا می باشند. مبنای آنها احتیاطی بودن است. وبه روایت زیر استناد می کنند. "الغنی مما قال ا...عروجل من الناس من یشری لهو الحدیث لیضل عن سبیل ا...بغیر علم وتتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین "

2- عدم حرمت غنا و حرام شدن آن بواسطه گناهان مقارن با آن بوده است. 
 فقهایی مانند محدث کاشانی و محقق سبزواری بر این نظر هستند که گناهانی مانند میگساری، اختلاط زن و مرد و شهوترانی، موجب حرمت غنا می‌شود. استناد آنها به روایاتی که می‌گوید قرآن را با غنا بخوانید "لیس منا من لم یتغن بالقرآن " ، "سالته عن الغنا هل یصلح فی الفطروالاضحی والفرح قال (ع) لاباس به ما لم یعص به" دلالت بر عدم حرمت غنا است.


3- دید گاه تفصیل بین غنای شهوانی و مبتذل و غنای غیرشهوانی 
 فقهایی مانند شیخ طوسی ، علامه بحرانی و از معاصرین امام خمینی و آیت الله خویی، نظر آنها این است که دیدگاه دوم همان دیدگاه سوم است. مبنای آنها "اصاله الحلیه واصاله البرائه " می‌باشد و از علمای معاصر مانند آیت ا...سیستانی و آیت ا...تبریزی همین دیدگاه را دارند که نظر آنها بر این است همه چیز حلال است و منعی ندارد، آنچه که حرام است دلیل می خواهد.از دیدگاه اول هر نوع استفاده از آلات موسیقی مانند خرید و فروش، نگهداری، آموزش و یادگیری حرام است و از دیدگاه دوم و سوم آلات موسیقی مختص لهوی حرام ولی آلات مشترکه به منظور استفاده حلال و مشروع اشکال ندارد. 
 میتوان جمع بندی بین دیدگاه‌های سه گانه فوق نمود و آن عبارت است از:
 غنا که در شرع موضوع حرمت قرار گرفته با غنا در عرف به کار می‌رود کاملا یکی نیست غنا به مفهوم شرعی (خاص) با غنا به مفهوم عرفی (عام)متفاوت است.یعنی هر غنای شرعی همان غنای عرفی نیست بعضی غناها در عرف هست که غنای شرعی حرام نمی‌باشد.


معیار های موسیقی حلال و حرام

 با بررسی آیات و روایاتی که به نحوی با موسیقی ارتباط دارد، بخصوص روایاتی که ناظر بر موسیقی های مربوط به دربار اموی و عباسی بوده است، می توان ملاکهایی را به دست آورد که به طور کلی هر موسیقی با کلام و آواز و بی کلام، اصیل یا تلفیقی و... در صورتی که حائز ویژگی های زیر باشد، حرام است:
1- اشعار عاشقانه به معنای جنبه های جنسی آن که در میان اشراف و درباریان رواج داشته و توسط مردان زن نما، کنیزان خوش صدا و یا نوجوانان خوش صدا خوانده می شده است؛
2- خوانندگی همراه با رقص و نوازندگی با ابزارهایی موسیقی؛
3- هر نوع موسیقی با حضور مشترک زنان و مردان در مجالس عیش و نوش؛ 
4- موسیقی مناسب مجالس شرابخوارگی، قمار و به طور کلی مجالس فسق و فجور و گناه؛
5- موسیقی لهوی (لهو چیزی است که موجب انحراف انسان از مسیر الهی و معنویت و یاد خدا باشد)؛
6- موسیقی که موجب اشاعه فحشا شود و انسان را به گناه و شهوترانی تشویق کند؛
7- موسیقی که محتوی و اشعار آن باطل و ناحق باشد؛
8- موسیقیی که انسان را به بی حالی، سرخوردگی، واخوردگی، انزوا، گوشه گیری، نومیدی، یاس و سرانجام خودکشی بکشاند؛
9- موسیقی به گونه ای باشد که انسان را ازحال طبیعی خارج وموجب زوال عقل گردد.
 موسیقی ای که لغو باشد، آنچه هدف عقلایی نداشته باشد، و بیهوده باشد، نمی توان حرام دانست زیرا هر لغوی حرام نیست.


مجموع ویژگی های فوق در سه محور اصلی است:
 اول: آهنگ؛ اگر آهنگ طرب آور و رقص آور باشد، میل به شهوترانی و انحراف را ایجاد می کند و حرام است.البته هر آهنگ طرب آور حرام نیست ولی اگر به حدی باشد که انسان را از حال طبیعی خارج وموجب زوال عقل گرددحرام است. 
 دوم: محتوای آهنگ و اصطلاحا ماده غنا؛ اگر محتوی لهو و باطل و منفی و زشت باشد، حرام است.
 سوم: شرایط آهنگ؛ اگر تناسب با مجالس فسق و فجور و گناه داشته باشد، حرام است.
 اصطلاحا موسیقی با چنین شرایطی را موسیقی یا غنای لهوی نامیده‌اند. از دقت و توجه در معنای لهو، نیز جهت گیری کلی موسیقی لهوی روشن می شود.
 در فتاوای علمای معاصر موسیقی مناسب مجالس لهو و عیاشی باشد و یا موجب مفسده باشد حرام است و غیر آن حرام نیست.
 اکثر موسیقی هالی سنتی و محلی ایرانی و نیز موسیقی‌های کلاسیک و سمفونی‌های غربی از نوع موسیقی و غنای لهوی حرام نیست. 
 در مورد همخوانی خانم‌ها و یا خانم‌ها و آقایان در موسیقی‌ها و تواشیح اگر به گونه غنای حرام نباشد یعنی تحریک جنسی و شهوانی نداشته باشد و مناسب مجالس گناه نباشد و بطور کلی مفسده‌ای نداشته باشد اشکال ندارد و اکثر عالمان معاصر بدان فتوا داده اندا . 
 در مورد خوانندگی ونیز مداحی خانم‌ها نیز همان قاعده کلی و معیارهای بیان شده صادق است یعنی صدای خوب و آواز همراه آهنگ حرام نیست ولی اگر صدای آنان در معرض ریبه، تلذذ، تحریک شهوانی باشد، یا بعنوان ثانوی، و یا به عنوان غنای لهوی حرام می‌باشد و برخی عالمان معاصر تصریح کرده‌اند گوش دادن به آواز زن اگر غنا نباشد و باعث التذاذ جنسی و تهییج شهوت نشود و مفسده‌ای بر آن مترتب نگردد اشکال ندارد.


موسیقی مشکوک 
 به طور کلی می توان گفت در هر موردی که یقین داشتیم موسیقی لهوی یا حرام است خواه موسیقی ایرانی باشد یا غربی، با آهنگ باشد یا با کلام، اجتناب از آن واجب است مانند موسیقی های شهوانی و برعکس، هر مورد که یقین داشتیم موسیقی غیر لهوی است مانند سرودهای انقلابی و رزمی، در این صورت جایز است و مانعی ندارد. اما گر چنین یقین و علمی پیدا نکردیم، چه از جهت مثبت بودن و منفی بودن آن، بنابر قاعده مشهور اصولی که در شبهات حکمیه، یعنی جایی در حکم یک موضوع شک داریم، اصل برائت جاری میشود یعنی اشکال ندارد و حلال است. 
 حتی فقیهانی که غنا را به طور مطلق حرام دانسته اند، حکم به حلال بودن موسیقی های مشکوک داده‌اند «در شبهه (مورد مشکوک) موضوعی که بازگشت آن به شبهه حکمی است، اصل مباح بودن و جایز بودن است» . عموما فقیهان بزرگ در غنا و بسیاری موضوعات به عرف ارجاع داده‌اند البته عرف به تنهایی دلیل مستند در برابر کتاب و سنت و اجماع و عقل محسوب نمی شود بلکه اعتبار آن منوط به کاشفیت از امضاء شارع است که در این صورت در سنت داخل می شود. ولی پس از توجه به ملاکهایی که ذکر آن گذشت، انطباق آهنگ و موسیقی و صدا با عرف سنجیده می شود.
 صاحب جواهر می نویسد: «الغناء کیفیه خاصه موکوله الی العرف» . البته محقق اردبیلی و شهید ثانی نیز در آثار خویش شبیه این مطالب را نوشته‌اند . امام خمینی هم تشخیص موسیقی مطرب و صداهای مشکوک را برعهده عرف می دانند. 


والسلام علیکم و رحمه ا...


منابع و مآخذ:
1. قرآن کریم. 
2. ابراهیمی، نادر، چیستی هنر، تدوین سید عباس نبوی، مرکز پژوهش‌های نهاد، 1378.
3. ابشیهی (ابوالفتح)، احمدبن علی، المستطرف، قم، الشریف الرضی، 1409ق، ج2.
4. ابن بابویه، محمدبن علی، امالی، کتابخانه اسلامیه، 1362.
5. ابن علی، زین الدین (شهید ثانی)، مسالک، نشر دانشگاهی، 1367. 
6. ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دارصادر، 1200ق، ج15.
7. اخوان الصفا، رسایل اخوان‌الصفا، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران1374، ج1.
8. افلاطون، زیبایی، ترجمه دکتر حسن لطفی، تهران، ابن سینا، آذر 1348.
9. انصاری، مرتضی، مکاسب، قم، اسماعیلیان، 1372.
10. آیتی دکتر محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1362.
11. ایرانی، اکبر، هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، سازمان تبلیغات، تهران، 1370.
12. برکشلی مهدی، اندیشه های علمی، فارابی در باره موسیقی، فرهنگستان ادب و هنر، ایران، تهران، 1357، 
13. بینش، محمد تقی، شناخت موسیقی ایران، دانشگاه هنر، تهران 1382. 
14. تولستوی، لئون، هنر چیست، ترجمه کاوه دهگان، تهران، امیر کبیر 1373. 
15. جناتی محمد ابراهیم، هنر و زیبایی از نگاه مبانی فقه اجتهادی، در مجله کیهان اندیشه، شماره 68، قم، 1375.
16. جنیدی فریدون، زمینه شناخت موسیقی ایران، انتشارات پارت، چاپ دوم، تهران، 1372.
17. الحر العاملی، محمدبن حسن، وسایل الشیعه، مکتب الاسلامیه، تهران، 1403ق، ج12.
18. الحویزی، عبدعلی، نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، ج3.
19. خالقی روح ا...، سرگذشت موسیقی ایران،، صفی علیشاه، تهران، 1352، ج2.
20. خالقی روح ا...، نظری به موسیقی، صفی علیشاه، تهران، 1377.
21. خمینی، روح ا...، مکاسب محرمه، اسماعیلیان، قم، 1368، ج1.
22. الخوارزمی، ابی عبدالله، مفاتیح العلوم، 1342 ه.ش.
23. خویی، ابوالقاسم، منهاج الصالحین، نجف، الادب، 1408ق.
24. خویی، ابوالقاسم، منیه السائل، چاپ سوم، قم. 
25. دانشور، سیمین، شناخت و تحسین هنر، چاپ اول، تهران 1357.
26. راهگانی، روح انگیز، تاریخ موسیقی جهان، پیشرو، 1376. 
27. رفیع پور، فرامرز، جامعه، احساس و موسیقی، شرکت سهامی انتشار، تهران، 1375، چاپ اول.
28. روشن روان کامبیز، موسیقی شناسی، جزوه درسی دانشکده سیمای جمهوری اسلامی ایران.
29. رید، هربرت، معنی هنر، ترجمه نجف دریا بندری، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ پنجم، 1374.
30. سبزواری، محقق محمدباقر، کفایه الاحکام، اصفهان، [بی نا]، [بی تا].
31. شاهرودی، سید علی، محاظرات فی الفقه.
32. شعبانی عزیز، تاریخ موسیقی، چاپخانه مصطفوی، شیراز، 1352، ج1.
33. شیخ طوسی، استبصار. 
34. طباطبایی محمد حسین،المیزان، انتشارات اسلامی، ج16.
35. فغفور مغربی، حمید، رساله دکتری (سطح 4) الغنا و الموسیقی. 
36. فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، قاموس المحیط، بیروت، دارالاحیاء الترت العربی، 1409ق، ج4.
37. فیض کاشانی، محمد حسن، تفسیر صافی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1376ش، ج1.
38. فیض کاشانی، محمد حسن، مفاتیح الشرایع، قم، مجمع الذخائر الاسلامیه، 1401ق، ج2.
39. الفیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، قم، دارالهجره، 1405ق، ج2.
40. قریب، محمد حسین، تاریخ موسیقی، هنر و فرهنگ، تهران، 1364. 
41. قندی، دکتر سیاوش، چیستی هنر، تدوین سید عباس نبوی، مرکز پژوهش‌های نهاد، 1378.
42. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دار الکتاب الاسلامی، قم، 1375
43. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، جلد 76.
44. مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، بیروت، دارالمعرفه[بی تا]، ج1.
45. مسعودیه محمدتقی، موسیقی شناسی تطبیقی، انتشارات سروش، تهران، 1365. 
46. مطهری، مرتضی، فطرت، انتشارات صدرا، چاپ دوم، تهران، 1370.
47. معرفت محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن، موسسه نشر اسلامی، قم، 1421 ق، ج5،. 
48. ن.کولوسووا، مقدمه ای بر شناخت موسیقی، ترجمه علی اصغر چارلاقی، نشر سپیده [بی جا]، 1365، ج2.
49. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، مکتبه الاسلامیه، ج22.
50. یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ پنجم، تهران، 1366، ج2.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد