نسیم

نسیم

نسیم
نسیم

نسیم

نسیم

ایات جنگ احد صفحه دوم

سوره آل عمران آیات جنگ احد

آیات 121-129:

این فراز به بیان و تحلیل عملکرد گروهی از مسلمانان پیش از آغاز جنگ احد اختصاص دارد.

 آیات از دو طایفه از مسلمانان که برای همراهی با سپاه اسلام در جنگ احد دچار تردید تردید شده بودند،نکوهش میکند.

خدا به آنها نصرت الهی سپاه اسلام در جنگ بدر را که در قالب نزول فرشتگان و به پیروزی مسلمانان در ان جنگ (علیرغم قلت تعداد مسلمانان)منجر شد ،یاد اوری میکند.

خداوند تاکید میکند که اگر صبر و پرهیزگاری پیشه کنید ،نصرت و مدد الهی نیز همراه شما خواهد بود.و این یک سنت الهی است که در موارد متعددی از قرآن به آن اشاره شده است.





آیات ۱۳۹-۱۴۳

در این فراز به ناراحتی بخشی از مسلمانان بخاطر شکست در چنگ احد پرداخته است.

خدا میفرماید ناراحت نباشید و سست نشوید.زیرا اگر به شما در جنگ احد آسیبی رسید ،در جنگ بدر هم شما به آنها آسیب رساندید و شکستشان دادید.

سپس توضیح یک رویه کلی ارایه میشود که روزهای شکست و پیروزی بین اقوام و گروههای مختلف در دنیا در حال گردش و تغییر است تا مومنین واقعی و قبول شدگان واقعی در این صحنه ها ظهور یابند و خودتان هم به این امر شهادت دهید و به نقاط ضعف خود پی برده و آنرا تصدیق کنید.

این نکته ظریفی است .خیلی از ما خودمان را در برخی زمینه ها هم مادی و هم امور معنوی و مذهبی در سطح بالا می پنداریم و می گوییم مثلا اگر ما جای فلانی بودیم،حتما فلان کار را میکردیم یا نمیکردیم یا از خودمون مطمئن هستیم که اگر امتحانی پیش بیاید ؛ما که قبول میشویم و ابتلائات ما را سست نمیکند.

احتمالا برای همه ما این صحنه ها پیش آمده که پس از مواجه شدن با صحنه واقعی ،دچار تردید و توجیه شده ایم.یکی از رزمندگان دوران جنگ تحمیلی تعریف میکرد که ما برای شهید شدن رفته بودیم اما وقتی خمپاره یا موشکی در نزدیکی ما فرود می آمد،دچار ترس و تردید می شدم و میگفتم خدایا الان زوده.باشه دیرتر شهید شویم.

این معنایی است که قرآن هم در آیه 143 به زیبابی مطرح فرموده که شما ها قبل از جنگ آرزوی مرگ وشهادت در راه خدا را داشتید و اگر این صحنه احد پیش نمی امد همچنان خود را اماده جهاد و مطیع خدا ورسول میپنداشتید.اما همین که در صحنه عمل با مرگ روبرو شدید،عقب نشستید.و خودشما هم پی بردید که هر کسی اهل این میدانها نیست.

این است فایده امتحانات و ابتلائات دنیوی و قاعده قطعی خدا این است که تا امتحان نشوید و تلاشگران و صابران واقعی در عمل شناسایی نشوند،وارد بهشت نمی شوید.

ان شاله خدا به ما توفیق کسب معرفت بیشتر و موفقیت در امتحانات ارایه فرماید.




«وَلَقَدْ کُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِن قَبْلِ أَن تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَیْتُمُوهُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ(143)»


[و شما مرگ را پیش از آن که با آن روبرو شوید، سخت آرزو می‏کردید، پس آن را دیدید و (همچنان) نگاه می‏کردید]


1) علی بن ابراهیم، از ابو جارود، نقل کرده است که امام باقر علیه السلام در باره آیه: «وَلَقَدْ کُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِن قَبْلِ أَن تَلْقَوْهُ» تا آخر آیه، فرمود: هنگامی که خداوند به مؤمنان خبر داد که آنهایی که در جنگ بدر، شهید شده اند چه جایگاهی در بهشت دارند، به شهادت علاقه مند شدند و گفتند: بارخدایا! جنگی را به ما نشان بده که در آن شهید بشویم. آن گاه خداوند، جنگ اُحد را به آنها نشان داد و از آنان جز کسانی که خدا خواست ثابت قدم نماندند؛ این گفته خداوند است که می فرماید: «وَلَقَدْ کُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِن قَبْلِ أَن تَلْقَوْهُ» تا آخر آیه.#1#


تفسیر روایی البرهان



(آیه 143)ـ بعد از جنگ بدر و شهادت پرافتخار جمعى از مسلمانان عده اى در جلسات مى نشستند و پـیـوسته آرزوى شهادت مى کردند که اى کاش این افتخار در میدان بدر نصیب ما نیز شده بود, مـطـابـق مـعـمول در میان آنها جمعى صادق بودند و عده اى متظاهر و دروغگو, اما چیزى طول نـکـشـیـد کـه جـنـگ وحـشتناک احد پیش آمد, مجاهدان راستین با شهامت جنگیدند و شربت شـهـادت نوشیدند و به آرزوى خود رسیدند اما جمعى از دروغگویان هنگامى که آثارشکست را در ارتـش اسـلام مـشـاهـده کـردند از ترس کشته شدن فرار کردند, این آیه آنها را سرزنش مى کند, مـى گـویـد: ((و شـمـا تـمـنـاى مرگ (و شهادت در راه خدا) راپیش از آن که با آن روبرو شوید مى کردید, سپس آن را با چشم خود دیدید در حالى که به آن نگاه مى کردید)) و حاضر نبودید به آن تـن در دهـید, چقدر میان گفتار و کردارشما فاصله است !(ولقد کنتم تمنون الموت من قبل ان تلقوه فقد رایتموه وانتم تنظرون ).


برگزیده تفسیر نمونه



نکاتی از آیه 142 _ صبر و مقاومت همراه با جهاد لازم است. زیرا شروع جنگ و ادامه ی آن و عوارض و آثار آن همه و همه نیازمند صبر و بردباری است. _راه بهشت از طریق صبر و جهاد است در قرآن آمده سلام بر شما اهل بهشت بخاطر صبر و مقاومتی که داشتید. 



و بی گمان، (بعداز جنگ بدر) جان نثاری در راه خدا را پیش از آنکه با آن روبه‌رو شوید آرزو داشته‌اید، بدان منوال، زمینه ی وقوع آن آرزو (در جنگ احد) به صحنه ی عمل رسید، در حالی که شمایان نظاره گر آن شُدید!



آیه 144ـ شان نزول : این آیه نیز ناظر به یکى دیگر از حوادث جنگ احداست و آن این که : در همان حـال که آتش جنگ میان مسلمانان و بت پرستان به شدت شعله ور بود ناگهان صدایى بلند شد و کسى گفت : محمد را کشتم محمد راکشتم !.

جـمـعـى کـه اکـثـریـت را تشکیل مى دادند به دست و پا افتاده و از میدان جنگ به سرعت خارج مـى شـدنـد, اما در مقابل آنها اقلیتى فداکار و پایدار همچون على (ع )و ابودجانه و طلحة و بعضى دیگر بودند که بقیه را به استقامت دعوت مى کردند.

آیه در این مورد نازل گردید و دسته اول را سخت نکوهش کرد.


تفسیر:.

فردپرستى ممنوع ـ.

مـساله فردپرستى یکى از بزرگترین خطراتى است که مبارزات هدفى راتهدید مى کند, وابستگى بـه شخص معین اگرچه پیامبر خاتم باشد مفهومش پایان یافتن کوشش و تلاش براى پیشرفت , به هـنـگـام از دسـت رفتن آن شخص است و این وابستگى یکى از نشانه هاى بارز عدم رشد اجتماعى است .

قـرآن در آیـه مـورد بـحـث بـا صـراحت مى گوید: ((محمد تنها فرستاده خداست ,پیش از او هم فرستادگانى بودند که از دنیا رفتند آیا اگر او بمیرد یا کشته شود بایدشما سیر قهقرایى کنید ؟ و بـه آیـین بت پرستى باز گردید)) ؟ (وما محمد الا رسول قدخلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم على اعقابکم ).

سپس مى فرماید: ((آنها که عقب گرد کنند وبه دوران کفر وبت پرستى باز گردندتنها به خود زیان مى رسانند نه به خدا)) (ومن ینقلب على عقبیه فلن یضر اللّه شیئا).

زیرا با این عمل نه تنها چرخهاى سعادت خود را متوقف مى سازند بلکه آنچه را به دست آورده اند نیز به سرعت از دست خواهند داد.

در پایان آیه به اقلیتى که در جنگ احد على رغم همه مشکلات و انتشار خبرشهادت پیغمبر, دست از جهاد برنداشتند اشاره کرده و کوششهاى آنها را مى ستایدو آنها را به عنوان شاکران و کسانى که از نعمتها در راه خدا استفاده کردند معرفى مى کند مى گوید: ((خداوند این شاکران را پاداش نیک مى دهد)) (وسیجزى اللّه الشاکرین ).


برگزیده تفسیر نمونه



1) علی بن ابراهیم می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز جنگ اُحد، از صحنه جنگ خارج شد و مردی او را در آن حال دید. آن مرد هر کسی را می دید به او می گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله کشته شده است، خودتان را نجات بدهید، خودتان را نجات بدهید. وقتی به مدینه برگشتند، خداوند این آیه را نازل کرد: «وَمَا مُحَمَّدٌ اِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ» تا آن جا که می فرماید: «انقلبتم علی أعقابکم» یعنی به سوی کفر.#1#


2) حنان، از پدرش، از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که فرمود: مردم پس از پیامبر، اهل «ردة» (بازگشت به کفر) خواهند بود، به جز سه نفر. گفتم: آن سه نفر کدامند؟ گفت: مقداد بن اسود و ابوذر غفّاری و سلمان فارسی که رحمت و برکت خدا بر همه آنها باد، و پس از مدت کوتاهی افراد دیگری را نیز معرفی نمود و فرمود: اینها کسانی هستند که آسیاب بر آنان چرخید (در معرض آزمایش ها و دشواری ها قرار گرفتند) و از بیعت خودداری کردند، تا این که امیرالمؤمنین علیه السلام را با اکراه و اجبار آوردند و او هم بیعت کرد. و این گفته خداوند عز و جل است که می فرماید: «وَمَا مُحَمَّدٌ اِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَاِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ علَی أَعقَابِکُمْ وَمَن یَنقَلِبْ علَیَ عقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللّهُ الشَّاکِرِینَ».#2#


3) عمرو بن ابی مقدام، از پدرش، نقل کرده است که گفت: به امام باقر علیه السلام گفتم: عامه (أهل سنت) ادعا می کنند که بیعت با ابوبکر، به خاطر این که باعث اتحاد شده، موجب رضایت خداوند متعال بوده است و خداوند نمی پسندد که امّت محمد، پس از مرگ او دچار تفرقه و پراکندگی شوند. امام باقر علیه السلام فرمود: آیا کتاب خدا را نمی خوانند؟ آیا خداوند نفرموده است: «وَمَا مُحَمَّدٌ اِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَاِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ علَی أَعقَابِکُمْ وَمَن یَنقَلِبْ علَیَ عقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللّهُ الشَّاکِرِینَ» به او گفتم: مردم به گونه ای دیگر آن را تفسیر می کنند. فرمود: آیا مگر خداوند عز و جل از ملتّ های گذشته خبر نداده است که آنها پس از ارسال بیّنات نیز اختلاف ورزیدند. آن جا که می فرماید: «وَآتَیْنَا عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعدِهِم مِّن بَعدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَلَکِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن کَفَرَ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَفْعلُ مَا یُرِیدُ»#3##4# [ و به عیسی پسر مریم دلایل آشکار دادیم و او را به وسیله روح القدس تایید کردیم و اگر خدا می خواست، کسانی را که پس از آنان بودند، بعد از آن (همه) دلایل روشن که بر ایشان آمد، به کشتار یکدیگر نمی پرداختند، ولی با هم اختلاف کردند. پس بعضی از آنان کسانی بودند که ایمان آوردند و بعضی از آنان کسانی بودند که کفر ورزیدند و اگر خدا می خواست با یکدیگر جنگ نمی کردند، ولی خداوند آن چه را می خواهد، انجام می دهد]


1 - تفسیر قمی، ج 1، ص 127

2 - کافی، ج 8، ص 245، ح 341

3 - بقره/ 253

4 - کافی، ج 8، ص 270 ح 398



تفسیر روایی البرهان



مجاهدان پیشین !.

بـه دنـبال حوادث احد با یادآورى شجاعت و ایمان و استقامت مجاهدان ویاران پیامبران گذشته مسلمانان را به شجاعت و فداکارى و پایدارى تشویق مى کندو در ضمن آن دسته اى را که از میدان احد فرار کردند سرزنش مى نماید و مى گوید:((پیامبران بسیارى بودند که خداپرستان مبارزى در صف یاران آنها قرار داشتند, آنهاهیچ گاه در برابر آنچه (از تلفات سنگین و جراحات سخت ) در راه خدا به آنان مى رسید سست نشدند و ناتوان نگردیدند و تن به تسلیم ندادند)) (وکاین من نبی قاتل معه ربیون کثیر فما وهنوا لم اصابهم فى سبیل اللّه وما ضعفوا وما استکانوا).

((بـدیهى است خداوند هم , چنین افرادى را دوست دارد که دست از مقاومت برنمى دارند)) (واللّه یحب الصابرین ).



برگزیده تفسیر نمونه


آیه 145)ـ همان طور که گفتیم شایعه بى اساس شهادت پیامبر در احد عده زیادى از مسلمانان را بـه وحـشـت افـکـند تا آنجا که از میدان جنگ فرار کردند و حتى بعضى مى خواستند از اسلام هم بـرگـردنـد, در ایـن آیه مجددا براى تنبیه و بیدارى این دسته مى فرماید: ((مرگ به دست خدا و فرمان اوست و براى هرکس اجلى مقررشده است که نمى تواند از آن فرار کند)) (وما کان لنفس ان تموت الا باذن اللّه کتابامؤجلا ).

بـنابراین اگر پیامبر در این میدان شربت شهادت مى نوشید چیزى جز انجام یافتن یک سنت الهى نبود.

از سـوى دیـگـر فـرار از مـیـدان جنگ نمى تواند از فرارسیدن اجل جلوگیرى کندهمان طور که شرکت در میدان جهاد نیز اجل انسان را جلو نمى اندازد.

در پـایـان آیـه مـى فرماید: سعى و کوشش انسان هیچ گاه ضایع نمى شود ((اگرهدف کسى تنها نـتـیـجه هاى مادى و دنیوى باشد (و همانند بعضى از رزمندگان احدتنها به خاطر غنیمت تلاش کـند) بالاخره بهره اى از آن به دست مى آورد اما اگر هدف عالیتر بود, و کوششها در مسیر حیات جـاویـدان و فضایل انسانى به کار افتاد, باز به هدف خود خواهد رسید)) (ومن یرد ثواب الدنیا نؤته منها ومن یرد ثواب الا خرة نؤته منها).

بـنـابـرایـن , حـالا کـه رسـیـدن بـه دنـیا یا آخرت هر دو نیازمند به کوشش است , پس چرا انسان سرمایه هاى وجودى خود را در مسیر دوم که یک مسیر عالى و پایداراست به کار نیندازد؟.

سپس بار دیگر تاکید مى کند که ((پاداش شاکران را به زودى خواهیم داد))(وسنجزى الشاکرین ).

(آیه 146).



مجاهدان پیشین !.

بـه دنـبال حوادث احد با یادآورى شجاعت و ایمان و استقامت مجاهدان ویاران پیامبران گذشته مسلمانان را به شجاعت و فداکارى و پایدارى تشویق مى کندو در ضمن آن دسته اى را که از میدان احد فرار کردند سرزنش مى نماید و مى گوید:((پیامبران بسیارى بودند که خداپرستان مبارزى در صف یاران آنها قرار داشتند, آنهاهیچ گاه در برابر آنچه (از تلفات سنگین و جراحات سخت ) در راه خدا به آنان مى رسید سست نشدند و ناتوان نگردیدند و تن به تسلیم ندادند)) (وکاین من نبی قاتل معه ربیون کثیر فما وهنوا لم اصابهم فى سبیل اللّه وما ضعفوا وما استکانوا).

((بـدیهى است خداوند هم , چنین افرادى را دوست دارد که دست از مقاومت برنمى دارند)) (واللّه یحب الصابرین ).



(آیه 147)ـ آنها به هنگامى که احیانا بر اثر اشتباهات یا سستى ها, یالغزشهایى گرفتار مشکلاتى در بـرابـر دشـمـن مى شدند, به جاى این که میدان را به اوبسپارند و یا تسلیم شوند و یا فکر ارتداد و بازگشت به کفر در مغز آنها پیدا شود,روى به درگاه خدا مى آوردند و ((گفتار آنها فقط این بود کـه پـروردگـارا ! گـناهان ما راببخش , و از تندرویهاى ما در کارها صرفنظر کن , قدمهاى ما را اسـتـوار بـدار, و مـا را برجمعیت کافران پیروز گردان )) ! (وما کان قولهم الا ان قالوا ربنا اغفرلنا ذنوبناواسرافنا فى امرنا وثبت اقدامنا وانصرنا على القوم الکافرین ).


برگزیده تفسیر نمونه




122: _ تا زمانی که انسان مومن است، ولی اش خداست... الله ولی الذین آمنوا... 
_ شایسته است عبد به مولای خود توکل و اعتماد کند.... و علی الله فلیتوکل المومنین.
البته از فلیتوکل معنی بایسته است بیشتر استفاده می شود تا شایسته است!
_ و کسی که به خدا تکیه کند، شکست نمی خورد.
* مراقب باشیم در سختی های زندگی ایمان خود را نبازیم و سست و ناامید نشویم*

123: امدادهای خداوند، پیش از این نیز جریان داشته اند، همان گونه که در بدر خدا مومنان را پیروز کرد... پس مومنان چگونه می توانند سست شوند وقتی که یاری خدا را پیش تر نیز دیده بودند؟ و پیروزی های قبلی شان نیز از جانب خدا بود!
خداوند روزهای نصرتش را یادآوری کرده...و ذکرهم بایام الله...تا بی تقوایی نکنند و گمان نکنند پیروزی شان از خودشان بوده است، و برای اینکه به شکر برسند... فاذکروا آلاء الله لعلکم تشکرون...

124و125:
مومنان اگر در سختی ها صبر کنند و درمورد خدا تقوا را رعایت کنند و به او بدگمان نشوند خداوند هم یاریشان می دهد.
واژه رب گویا در این آیه به نصرت مومنان نیز ربط پیدا می کند که خدا همواره بندگانش را می پرورد، حتی در سختی ها تا به ظفر برسند و روحشان جلا یابد. به پیروزی رسیدن پس از سختی کشیدن روح آدمی را جلا می دهد و او را بزرگ می کند.
من یتق و یصبر فان الله لا یضیع اجر المحسنین

126: یاری تنها از جانب خداست و نه حتی از فرشتگانی که خدا برای یاری می فرستد. (اندیشه توحیدی در همه مراتب)
خدا برای آرامش دل مومن برای نصرتش فرشته را می فرستد، همان گونه که برای آرامش قلب حضرت ابراهیم نحوه زنده کردن مردگان را به او می نمایاند.
اذ قال ابراهیم رب ارنی کیف تحیی الموتی...
(برای خدا آرامش دلها مسئله مهمی است! )

126و127: خدا با عزت است و با ذلیل کردن کافران، مومنان را نیز عزت می دهد.

128و129: می گوید خدا هر که را بخواهد می بخشد یا عذاب می کند، اما خداوند ذره ای ستم نمی کند....ان الله لا یظلم مثقال ذره و ان تک حسنه یضاعفها... اگر یک نیکی وجود داشته باشد، چندین برابرش می کند. پس اگر کافران را ذلیل می کند، حتما شایسته ی این ذلت بوده اند و مقدماتش را از پیش فرستاده اند!
و با اینکه رحمت خداوند بر غضبش سبقت دارد، آنان غضب خدا را بر خود مقدم داشته اند.

139: مشابه122
140و141: خدا ستمکاران را دوست ندارد و خود نیز ستم نمی کند، پس اگر سختی می بینید این سختی ها از روی ظلم پروردگار نیست، بلکه برای تزکیه و تصفیه روح شماست. تا هر که مومن است و کمی ناخالصی دارد، مومن مخلص شود، و اگر کافر است با این رنج ها زندگی دنیا و آخرتش تباه شود!

142: همان طور که بهای وجود شما بهشت است، بهای بهشت هم صبر و جهاد در برابر رنج ها و ناملایمات است...

144: اگر فرستاده ی خدا از بین شما می رود، خدا همواره ناظر است! آیا برای رسول دین داری می کردید که با فقدان او دینتان از دست رفت!؟ افسوس که اجر دوره دین داری تان را نیز از کف دادید...




به نام خدا
ترجمه و تفسیر آیه 148 سوره آل عمران (آیات جنگ احد)
فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْیا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ148
پس خداوند فتح و پیروزی در دنیا و ثواب نیکوی آخرت را به آنان اعطا کرد، که خدا نیکوکاران را دوست می دارد.

تفسیر
در این آیه موعظه و اعتباری آمیخته با عتاب و نیز تشویقی برای مؤمنین است تا به این ربیون اقتداء کنند و درنتیجه هم در دنیا و هم در آخرت از ثواب الهی بهره مند گردند و خدا آنان را هم مانند ربیون بخاطر نیکوکاریشان دوست بدارد.اما ثواب آخرت را به وصف (حسن )زینت داد ولی در مورد دنیا فرمود:(ثواب الدنیا)تا اشاره کند به اینکه ثواب آخرت قابل مقایسه با ثواب دنیا نیست ،بلکه منزلتی بس رفیعتر دارد و منظور از محسنین کسانی هستند که در عقیده و عمل خویش نیکوکار باشند.
تفسیر المیزان

با سلام.تفسیر آیه ۱۴۸(احسن الحدیث)


148- ﻓَﺁﺗﺎﻫُﻢُ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺛَﻮﺍﺏَ ﺍﻟﺪُّﻧْﻴﺎ ﻭَ ﺣُﺴْﻦَ ﺛَﻮﺍﺏِ ﺍﻟْﺁﺧِﺮَﺓِ ﻭَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻳُﺤِﺐُّ ﺍﻟْﻤُﺤْﺴِﻨِﻴﻦَ ﻳﻌﻨﻰ: ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﭘﻴﺮﻭﺯﺷﺎﻥ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪ، ﻣﺪﺍﻓﻌﺎﻥ ﺷﺮﻙ ﺭﺍ ﻛﻨﺎﺭ ﺯﺩﻧﺪ، ﻭ ﻫﻢ ﺛﻮﺍﺏ ﻧﻴﻜﻮﻯ ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺁﻧﻬﺎ ﺩﺍﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻟﻄﺎﻑ ﻭ ﻋﻨﺎﻳﺎﺕ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺣﺴﻦ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺍﺳﻢ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﻧﻴﻜﻮ ﻭ ﺻﻔﺖ ﺛﻮﺍﺏ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﺁﻧﻜﻪ ﺛﻮﺍﺏ ﺁﺧﺮﺕ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺛﻮﺍﺏ ﺩﻧﻴﺎ ﺍﺳﺖ.


(آیه 148)ـ آنها با این طرز تفکر و عمل به زودى پاداش خود را از خدامى گرفتند ((لذا خداوند هم پـاداش ایـن جـهـان کـه فـتح و پیروزى بر دشمن بود و هم پاداش نیک آن جهان را به آنها داد)) (فتیهم اللّه ثواب الدنیا وحسن ثواب الا خرة ).
و در پـایـان آیه آنها را جز نیکوکاران شمرده و مى فرماید: ((خدا نیکوکاران رادوست دارد)) (واللّه یحب المحسنین ).


برگزیده تفسیر نمونه



به نام خدا
ترجمه و تفسیر آیه 149 سوره آل عمران

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تُطیعُوا الَّذینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلی‏ أَعْقابِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرینَ149
ای کسانیکه ایمان آورده اید، اگر از کافران پیروی کنید شما رااز دینتان به کفرپیشین باز می گردانند و آنگاه شما از زیانکاران خواهید شد.


گویا کافران پس از جنگ احد مرتب به مؤمنین می گفتند که مبادا دیگر جنگ کنیدو تنازع و تفرقه در بین مؤمنان بوجود می آوردند و قصد داشتند آنها را از ایمان بسوی کفر باز گردانند و مؤمنین اگر فریب آ نها را می خوردند مطمئنا با پذیرفتن ولایت کفر دچار ضلالت و خسارت می گشتند.
تفسیرالمیزان



آیه 149).
اخطارهاى مکرر!.
بـعـد از پـایـان جنگ احد دشمنان اسلام با یک سلسله تبلیغات مسموم کننده در لباس نصیحت و دلـسـوزى تخم تفرقه در میان مسلمانان مى پاشیدند و آنها رانسبت به اسلام بدبین مى کردند در ایـن آیـه بـه مسلمانان اخطار مى کند و از پیروى آنها برحذر مى دارد و مى گوید: ((اى کسانى که ایـمـان آورده ایـد ! اگـر از کفار پیروى کنید شما را به عقب برمى گردانند (و پس از پیمودن راه پـرافـتـخـار تکامل معنوى ومادى در پرتو تعلیمات اسلام ) به نقطه اول که نقطه کفر و فساد بود سـقـوط مى دهندو در این موقع بزرگترین زیانکارى دامنگیر شما خواهد شد)) (ی ایها الذین آمنوا ان تطیعوا الذین کفروا یردوکم على اعقابکم فتنقلبوا خاسرین ).
چه زیانى از این بالاتر که انسان اسلام را با کفر, و سعادت را با شقاوت , وحقیقت را با باطل معاوضه کند.
(آیـه 150)ـ در ایـن آیـه تـاکید مى کند که ((خدا پشتیبان و سرپرست شماست و اوبهترین یاوران است )) (بل اللّه مولـیکم وهو خیر الناصرین ).
یـاورى است که هرگز مغلوب نمى شود و هیچ قدرتى با قدرت او برابرى ندارد در حالى که یاوران دیگر ممکن است گرفتار شکست و نابودى شوند.

برگزیده تفسیر نمونه

آیا مسلمانان باین علت که برحق هستند،همواره باید بر کفار پیروز شوند؟
علامه طباطبایی در تفسیر آیات جنگ احد بر اساس آیات۱۴۲و۱۴۳ این پندار را باطل می داند.

مؤمنین در آن روز اکثرشان پنداشته بودند: از آنجا که دینشان دین حق است علت تامه آن است که همیشه و در هر جنگى که پیش آید غلبه کنند، و دشمن را که بر باطل است هر قدر هم که باشند و هر کیفیتى که داشته باشند شکست دهند، پس در حقیقت خود مالک امر خویشند، خداى تعالى هم ایشان را در داستان جنگ بدر در این پندارشان جرى کرد، چون در آن جنگ بطور عجیب و خارق العاده اى بر دشمن ظفر یافتند، ملائکه نصرت به کمکشان آمد، در حالى که این پندار پندارى باطل بود، و باعث بطلان نظام امتحان و تمحیص، و در آخر موجب بطلان مصلحت امر و نهى و ثواب و عقاب مى شد، که معلوم است انهدام اساس دین را به دنبال دارد، چون دینى که اساس آن بر پایه فطرت است، نمى تواند خرق عادت و خروج از سنت الهى جارى در وجود باشد، و سنت جاریه در عالم هستى غلبه و شکست را معلول اسباب عادى آن مى داند.

لذا خداى تعالى براى ابطال این خیال بعد از تذکر این معنا که مداوله ایام به منظور امتحان و خالص ساختن است، شروع به ملامت کردن آنان در این پندار باطل نمود، و حقیقت حال را روشن ساخت و فرمود:

آیا گمان کردید امتحان نشده و آزمایش ندیده به بهشت در خواهید آمد؟!

این پندار که بدون امتحان داخل بهشت شوند، لازمه پندار قبلى است، که چون بر حقند هرگز شکست نمى خورند، پیروزى و غلبه حق ایشان است، و تا ابد زیر دست قرار نمى گیرند، و آن هم معلوم است که لازمه چنین پندارى این است که تمامى کسانى که به رسول اللّه (صلى اللّه علیه و آله ) ایمان آورده اند، و به جماعت مؤمنین ملحق شده اند، در دنیا با غلبه و غنیمت سعادتمند شوند، و در آخرت با مغفرت و جنت، و دیگر هیچ فرقى بین ایمان ظاهرى و حقیقت ایمان و هیچ امتیازى بین درجات ایمان نباشد، و ایمان مجاهد (هر چند صابر نباشد)، با ایمان مجاهد صابر یکى باشد، و کسى که آرزومند عمل خیرى باشد، و وقتى زمان معینش رسید انجامش دهد، با کسى که آرزومند خیرى باشد ولى در هنگام انجامش سرد شود، و اعراض کند یکسان به حساب آید.

و بنابراین، اینکه فرمود: (ام حسبتم ان تدخلوا) از قبیل به کار بردن مسبب در جاى سبب است، و معنایش این است که شما گمان کرده اید که دولت براى شما نوشته شده است ؟ و هرگز مبتلا و آزمایش نمى شوید؟ و بلکه یکسره داخل بهشت مى گردید، بدون اینکه مستحق بهشتتان از غیر مستحق مشخص گردد؟ و بى آنکه کسى که داراى درجه رفیع است از آنکه در درجه پائین تر است شناخته شود؟.

و در جمله : (و لقد کنتم تمنون الموت...) تثبیت مى کند که این ظنشان فاسد است، براى اینکه مادام که جنگى پیش نیامده بود، پیوسته آرزوى کشته شدن مى کردند، اما آنگاه که جنگ پیش آمد، و آن را با چشم خود دیدند، قدمى پیش ننهادند، و در صدد تحصیل آرزوى قبلى خود بر نیامدند، بلکه سست شدند و از جنگ و قتال اعراض کردند، آیا این سخن معقول و قابل قبول است که به صرف آرزو و بدون اینکه امتحان شدند و خالص و ناخالصشان جدا گردد، داخل بهشت شوند؟ و آیا واجب نیست که از ناحیه خداى تعالى (که صاحب جزا است ) مورد آزمایش قرار گیرند.


به نام خدا
ترجمه و تفسیر آیه 150 سوره آل عمران (آیات جنگ احد)
بَلِ اللَّهُ مَوْلاکُمْ وَ هُوَ خَیْرُ النَّاصِرینَ150
بلکه خدا یار و سر پرست شماست و او از بهترین یاری کنندگان است.

تفسیر
لذا ولایت تنها از آن خداست وهیچ نوع ولایتی برای غیر خدا نیست و ولایت او در غالب یاری و نصرت مؤمنان تجلی می یابد و هیچ یاوری غیر از خدا نیست و او بهترین یاوران است . 
تفسیر المیزان


سلام.تفسیر آیه ۱۵۰ (احسن الحدیث)

150- ﺑَﻞِ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻣَﻮْﻟﺎﻛُﻢْ ﻭَ ﻫُﻮَ ﺧَﻴْﺮُ ﺍﻟﻨَّﺎﺻِﺮِﻳﻦَ ﺧﺪﺍ ﻳﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻳﺎﺭﻯ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ، ﺍﺯ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ ﻭ ﻣﺸﺮﻛﻴﻦ ﻭ ﻛﻔﺎﺭ ﻣﻜﻪ ﻳﺎﺭﻯ ﻣﺠﻮﺋﻴﺪ.





بنام خدا
مروری خلاصه بر آیات این هفته جنگ احد

فراز سوم آیات 144-150:

در دو فراز قبلی به دو دسته از مسلمانان اشاره و از رفتار آنها نکوهش شد:

1-کسانی که ترسیدند و از همان مدینه،از همراهی سپاه اسلام سرباز زدند.

2-کسانی که پس از تغییر صحنه جنگ به ضرر مسلمین و قرار گرفتن در محاصره دشمن،علیرغم اینکه آرزوی شهادت داشتند،در هنگام مواجهه واقعی با دشمن،دچار سستی و تردید شدند

در این فراز به شایعه قتل پیامبر و واکنش برخی از افراد سپاه اسلام می پردازد.

آن طور که آیه 144 بیان میکند برخی افراد پس از شنیدن خبر قتل پیامبر تصمیم به ترک اسلام و بازگشت به کفر میگیرند که این تصمیم انها ناشی از محاسبات و منافع دنیوی بوده است.

خداوند ضمن نکوهش آنها و بیان اینکه کفر شما به خدا ضرری نمی رساند ،تاکید میکند هر که دنبال دنیا ست ،از دنیا به او میدهیم .وهر کس آخرت را ترجیح دهد از شاکران خواهد بود که خداهم ثواب دنیا و آخرت را به او عطا میکند.

بکارگیری لفظ شاکرین در دو آیه 144و145 و تطبیق ان بر افرادی که حتی در شکست و نبود پیامبر هم ایمان خود را حفظ کرده و به مبارزه با دشمن ادامه دادند،ضمن آنکه معنی شکر" در استفاده از نعمتها در مسیر مورد رضای خدا "را تاکید می کند،از وجود این گونه افراد در سپاه اسلام و تحسین آنها خبر میدهد.

در ادامه خداوند برای تنبه و تذکر مسلمانان، به یاران پیامبران قبل اشاره میکند که علیرغم اینکه بسیاری از آنها کشته شده و در راه خدا سختی دیدند،نه تنها دچار سستی و ضعف نشدند بلکه از خداوند تثبیت قدمها و پیروزی بر کافرین را مرتبا درخواست میکردند.اینها صابر و محسن بودند و خداهم پاداش دنیوی و اخروی به آنها عطا کرد.

در آیات 149و150 هم خدا مجددا به مسلمانان هشدار میدهد که اگر به سمت کافران برگردید و از انها اطاعت کنید(مخصوصا با توجه به فضایی که پس از شکست در احد پیش آمده بود)،شما را به عقب و دوران جاهلی بر میگردانند که خودتان دچار خسران و ضرر میشوید.چرا که از ولایت الهی و یاری خدا که خیرالناصرین است،خود را محروم میکنید.

در فراز بعدی به مهم ترین موضوع جنگ احد که همان ترک تنگه توسط مسلمانان و برخلاف تاکید پیامبر بوده،خواهیم پرداخت.لینک


در بحث جنگ احد بالایی در لینک هست.





به نام خدا 
ترجمه و تفسیر آیه 151سوره آل عمران (آیات جنگ احد)
 سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرّعب بما اشرکوا باللّه ما لم ینزل به سلطانا و ماوئهم النار و بئس مثوى الظّالمین (151)
دل کافران را بیم ناک و هراسان کنیم زیرا که چیزى را براى خدا شریک قرار دادند که اصلا بر آن حقیقتى و دلیلى نبود و منزل گاه آنها آتش دوزخ است و سراى ستمکاران بسیار بد منزلگاهى است .

تفسیر
این آیه وعده اى است به مؤمنین و، مایه دل خوشى آن است، به اینکه خداى تعالى بزودى از طریق رعب و وحشتى که از آنان بر دل کفار مى اندازد یاریشان خواهد کرد و همانطورى که در روایات شیعه و سنى آمده، رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) مساله رعب را یکى از خصایص خود دانسته، از خصایصى که خداى تعالى در بین همه انبیا (علیهم السلام ) تنها به آن جناب داده و به وسیله آن، او را یارى و دشمنانش را از بین برده است.
و جمله (بما اشرکوا...) معنایش این است که مشرکین به جرم شرکى که ورزیدند دچار این رعب شدند، شرکى که هیچ برهان خدائى بر آن نداشتند و یکى از چیرهائى که در قرآن مکرر آمده همین است که ادعاى شریک داشتن خدا هیچ سلطانى یعنى هیچ دلیلى از ناحیه خدا ندارد، البته یکى از شاخه هاى شرک نیز این است که کسى بگوید اصلا خدائى نیست، چون چنین کسى هر اثر و تدبیرى را به دهر و ماده مستند مى کند که این هم خود شرک است.
تفسیر المیزان





سلام.تفسیر آیه ۱۵۱ (احسن الحدیث)

151- ﺳَﻨُﻠْﻘِﻰ ﻓِﻰ ﻗُﻠُﻮﺏِ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻛَﻔَﺮُﻭﺍ ﺍﻟﺮُّﻋْﺐَ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﻋﺐ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻛﻔﺎﺭ ﻣﺴﺘﻮﻟﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻣﺼﺎﺩﻳﻖ ﻧﺼﺮﺕ ﺧﺪﺍ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ، ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺑﻮ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﺣﺎء ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ ﻭﻟﻰ ﺗﺮﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ. ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ. ﻋﻠّﺖ ﺍﺳﺘﻴﻠﺎء ﺧﻮﻑ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺑِﻤﺎ ﺃَﺷْﺮَﻛُﻮﺍ ﺑِﺎﻟﻠَّﻪِ ﻣﺎ ﻟَﻢْ ﻳُﻨَﺰِّﻝْ ﺑِﻪِ ﺳُﻠْﻄﺎﻧﺎً ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﻟﻴﻞ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻰ ﺭﺍ (ﺑﺘﻬﺎ) ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﺮﻳﻚ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﺍﻫﻞ ﺁﺗﺶ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﻭَ ﻣَﺄْﻭﺍﻫُﻢُ ﺍﻟﻨَّﺎﺭُ ﻭَ ﺑِﺌْﺲَ ﻣَﺜْﻮَﻯ ﺍﻟﻈَّﺎﻟِﻤِﻴﻦَ ﺁﺭﻯ ﺍﻗﺎﻣﺘﮕﺎﻩ ﻇﺎﻟﻤﺎﻥ، ﺑﺪ ﺍﻗﺎﻣﺘﮕﺎﻫﻰ ﺍﺳﺖ.

ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ: ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﻐﻴﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﻜﻴﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﻫﺮﺍﺱ ﻭ ﺗﺮﺱ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺨﻠﺎﻑ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺃَﻟﺎ ﺑِﺬِﻛْﺮِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺗَﻄْﻤَﺌِﻦُّ ﺍﻟْﻘُﻠُﻮﺏُ.



(آیه 151)ـ در این آیه اشاره به نجات معجزه آساى مسلمانان بعد از جنگ احد مى کند و مى فرماید: ((مـا بـه زودى در دل کـفار رعب و وحشت مى افکنیم ))یعنى , همان طور که در پایان جنگ احد افکندیم و نمونه آن را با چشم خود دیدید(سنلقى فى قلوب الذین کفروا الرعب ).
و در جمله بعد, علت افکندن رعب و ترس را در دلهاى آنها چنین بیان مى کند: ((به این جهت که آنها چیزهایى را بدون دلیل شریک خدا قرار داده بودند))(بم اشرکوا باللّه ما لم ینزل به سلطانا).
در پـایـان آیـه بـه سرنوشت این افراد اشاره کرده , مى فرماید: این افراد به خود واجتماع خود ستم کـرده انـد ((و بـنابراین جایگاهى جز آتش نخواهند داشت و چه بدجایگاهى است )) (وماویهم النار وبئس مثوى الظالمین ).


به نام خدا
ترجمه و تفسیر آیه 153 سوره آل عمران (آیات جنگ احد)
إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلی‏ أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فی‏ أُخْراکُمْ فَأَثابَکُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِکَیْلا تَحْزَنُوا عَلی‏ ما فاتَکُمْ وَ لا ما أَصابَکُمْ وَ اللَّهُ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ153
هنگامی که روی به هزیمت و شکست گذاشته و توجه به احدی نداشتید، در حالیکه پیامبر شما را به یاری یکدیگر دعوت کرد پس به پاداش این بی ثباتی ،غمی بر غم شماافزود،تا از این پس برای از دست رفتن و یا به دست آوردن چیزی اندوهناک نشوید و خدا به هر چه کنید آگاه خواهد بود.


تفسیر
(اصعاد)به معنای رفتن به طرف کرانه افق و دور شدن از نظر است به خلاف (صعود)که به معنای بالا رفتن از کوه یامانند آن می باشد و می فرماید: از شدت ترس و خوف آنچنان فرار می کردید که هیچ توجهی به هیچ کس نداشتید، حتی از گرد پیامبر متفرق شدید، در حالیکه اوشما را دعوت می نمود که یکدیگر را یاری کنید و نگریزید،ولی آنان رسولخدا(ص ) را در بین مشرکین رها کرده از ترس کشته شدن راه بیابان رادرپیش گرفته بودند، پس از غم از دست دادن غنائم و ازدست دادن کشتگان خداوند غمی دیگر به شما داد و آن اندوه و حسرت از این بود که چرا به مال دنیا طمع بستیم و رسول را یاری نکردیم ؟ این اندوه را به شماداد تا از آن اندوه اولی منصرف شوید و غصه از دست دادن غنائم و پیروزی رانخورید و این غم دومی نعمتی از ناحیه خدا بود،چون (اثابکم )به معنای (پاداشتان داد)می باشد و نهایتا خدا به ضمایر و خفایا و حقیقت اعمال وانگیزه های نفسانی شما آگاه است . 
تفسیر المیزان


تفسیر آیه ۱۵۳(احسن الحدیث)


153- ﺇِﺫْ ﺗُﺼْﻌِﺪُﻭﻥَ ﻭَ ﻟﺎ ﺗَﻠْﻮُﻭﻥَ ﻋَﻠﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻭَ ﺍﻟﺮَّﺳُﻮﻝُ ﻳَﺪْﻋُﻮﻛُﻢْ ﻓِﻰ ﺃُﺧْﺮﺍﻛُﻢْ ﺗﺼﻌﺪﻭﻥ ﺑﻘﺮﻳﻨﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﻌﺪﻯ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﺳﺖ ﻳﻌﻨﻰ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻛﺴﻰ ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻤﻰ ﻛﺮﺩﻳﺪ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ (ﻳﺎ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﻛﻪ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ) ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻄﺮﻑ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﺪ.

ﻧﻘﻞ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻣﻰ ﻛﺸﻴﺪ

 ﺍﺭﺟﻌﻮﺍ ﺍﻟﻰ ﻋﺒﺎﺩ ﺍﻟﻠَّﻪ ﺍﺭﺟﻌﻮﺍ ﺍﻟﻰ ﺍﻧﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠَّﻪ 

ﻇﺎﻫﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺍﺭ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﻯ، ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﻮﺭﺩ ﺣﻤﻠﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻰ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻛﺸﻴﺪﻧﺪ: ﻣﺤﻤّﺪ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠَّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪ ﻓَﺄَﺛﺎﺑَﻜُﻢْ ﻏَﻤًّﺎ ﺑِﻐَﻢٍّ ﻟِﻜَﻴْﻠﺎ ﺗَﺤْﺰَﻧُﻮﺍ ﻋَﻠﻰ ﻣﺎ ﻓﺎﺗَﻜُﻢْ ﻭَ ﻟﺎ ﻣﺎ ﺃَﺻﺎﺑَﻜُﻢْ.

ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻓﺎء ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻭَ ﻟَﻘَﺪْ ﻋَﻔﺎ ﺍﺳﺖ، ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﻏﻤﺎ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﻧﺪﺍﻣﺖ ﺑﺮ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺑﺮ ﻓﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ، ﻭ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺑﻐﻢ ﻏﺼﻪ ﻓﻮﺕ ﻏﻠﺒﻪ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻛﺸﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺯﺧﻤﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻣﺎ ﻓﺎﺗَﻜُﻢْ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﻭ ﻏﻨﻴﻤﺖ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺖ ﻣﺎ ﺃَﺻﺎﺑَﻜُﻢْ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺯﺧﻤﻰ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﮔﺮﺩﻳﺪ، ﻳﻌﻨﻰ: ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﻫﺰﻳﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﻓﻀﻞ ﺧﻮﺩ ﻏﺼﻪ ﻧﺪﺍﻣﺖ ﺭﺍ ﺑﻌﻮﺽ ﻏﺼّﻪ ﻓﻮﺕ ﻧﺼﺮﺕ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺑﺮ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺮ ﻗﺘﻞ ﻭ ﺯﺧﻢ ﭘﻴﺶ ﺁﻣﺪﻩ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ. ﻣﻌﻠﻮم ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺍﻭﻝ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺷﻜﺴﺖ ﻭ ﻛﺸﺘﮕﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻣﺬﻣﻮم ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺩﻭم ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺧَﺒِﻴﺮٌ ﺑِﻤﺎ ﺗَﻌْﻤَﻠُﻮﻥَ ﺣﺎﻛﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﻮﻩ ﺑﻄﺮﻑ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻭ ﻣﺴﺘﺤﻖ ﺭﺣﻤﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺗﻮﺑﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.

به نام خدا
ترجمه و تفسیر آیه 152 سوره آل عمران (آیات جنگ احد)
وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّی إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ وَ عَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراکُمْ ما تُحِبُّونَ مِنْکُمْ مَنْ یُریدُ الدُّنْیا وَ مِنْکُمْ مَنْ یُریدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیَکُمْ وَ لَقَدْ عَفا عَنْکُمْ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْمُؤْمِنینَ152
و حقیقتا راستی وعده خدا را آنگاه در یافتید که به اذن خدا بر کافران غلبه یافتید تا زمانی که (در جنگ احد)سستی کرده و اختلاف افکندید و نا فرمانی کردید،پس از آنکه هر چه آرزوی شما بود به آن رسیدید.




تفسیر
وعده خدا با رعب افکندن در قلب کافران محقق شد و (حس )به معنای قتل به وجه استیصال است ،یعنی کشتنی که انقراض بیاوردو بر طبق روایات مسلمانان در آغاز جنگ احد بر کفار غلبه یافتند، تا زمانی که گروه تیر اندازانی که پیامبر آنها را برحفظ دره گماشته بود دچار ضعف رأی شدند و به طلب غنیمت آنجا را ترک کردند،بعضی از آنان پایدار ماندند،اما اکثرآنان نافرمانی کرده و عبدالله بن جبیر را ترک نمودند،جز عده کمی و در این زمان خالدبن ولید با عده ای از مشرکان به آنها حمله ور شدند و آنها را به قتل رساندندو این به جهت نافرمانی آنها بود با آنکه بشارتها و وعده های نصرت وپیروزی را دیده بودند،(منکم من یرید الدنیا ومنکم من یرید الاخره ثم صرفکم عنهم لیبتلیکم ولقد عفا عنکم و الله ذوفضل علی المؤمنین ):(بعضی ازشما دنیا را می جویند و بعضی از شما قصد آخرت را دارند و آنگاه خدا شما را ازپیشرفت و غلبه باز داشت تا شما را بیازماید و خدا از تقصیر شما در گذشت ،چون خدا را بر اهل ایمان عنایت و فضل است ) در جریان جنگ احد بعضی ازشما در جستجوی غنیمت و متاع دنیا بودید و بعضی از شما جوار قرب الهی رابر غنائم دنیا ترجیح دادید و بواسطه عمل آن گروه دنیا طلب خدا شما را از غلبه بر کفار باز داشت تا شما را با ظاهر شدن مکنونات قلبی تان امتحان کند و شما رابوسیله افکندن در سختی کشته شدن و خوف و شکست آزمایش نماید، تا مؤمن از منافق مجزا شود و مؤمن با ثبات بر تصمیم از شخص متقلب کم استقامت تمیزداده شود،با این همه ، خدا شما را بخشید و عفو او از ضعف و نزاع شما، فضلی از ناحیه خدا برای مؤمنان بود.
تفسیر المیزان


تفسیر آیه ۱۵۲ (احسن الحدیث)

152- ﻭَ ﻟَﻘَﺪْ ﺻَﺪَﻗَﻜُﻢُ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻭَﻋْﺪَﻩُ ﺇِﺫْ ﺗَﺤُﺴُّﻮﻧَﻬُﻢْ ﺑِﺈِﺫْﻧِﻪِ ﺁﻳﻪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﺎﻭﻝ ﺟﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﺮﭼﻤﺪﺍﺭﺍﻥ ﻛﻔﺎﺭ ﺑﺪﺳﺖ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎم ﻭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ، ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﺮ ﻛﻔﺎﺭ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﺮﺩﻩ، ﻛﻔﺎﺭ ﺭﻭ ﺑﻔﺮﺍﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﻣﻴﻦ ﻣﻰ ﺭﻳﺨﺘﻨﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺑﺎﺫﻥ ﻭ ﺗﺄﻳﻴﺪ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ.

ﺣَﺘَّﻰ ﺇِﺫﺍ ﻓَﺸِﻠْﺘُﻢْ ﻭَ ﺗَﻨﺎﺯَﻋْﺘُﻢْ ﻓِﻰ ﺍﻟْﺄَﻣْﺮِ ﻭَ ﻋَﺼَﻴْﺘُﻢْ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﺫﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻣﺤﺬﻭﻑ ﺍﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﻏﻠﺒﺘﻢ ﺭﻓﻊ ﻋﻨﻜﻢ ﺍﻟﻨﺼﺮ ﻳﻌﻨﻰ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﮔﺸﺘﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻴﺪ، ﻣﻐﻠﻮﺏ ﮔﺸﺘﻴﺪ. ﺍﻳﻦ ﻫﺮ ﺳﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺁﻥ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻧﻔﺮ ﺗﻄﺒﻴﻖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﻰ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠَّﻪ ﺑﻦ ﺟﺒﻴﺮ ﺩﺭ ﺳﻨﮕﺮ ﻋﻴﻨﻴﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﭼﻮﻥ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﻔﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻧﺪ ﺑﻪ ﻓﻜﺮ ﻏﻨﻴﻤﺖ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺯﻋﻪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺍﻛﻴﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠَّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﻬﻴﭻ ﻭﺟﻪ ﺍﺯ ﻣﻮﺿﻊ ﺧﻮﺩ ﺩﻭﺭ ﻧﺸﻮﻳﺪ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﺑﺎ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠَّﻪ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ. ﺳﻮﺍﺭﻩ ﻧﻈﺎم ﺩﺷﻤﻦ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺷﻬﻴﺪ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺑﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺗﺎﺧﺖ، ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﺷﺪﻧﺪ، ﻭﺿﻊ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﻋﻮﺽ ﮔﺮﺩﻳﺪ.

ﻣِﻦْ ﺑَﻌْﺪِ ﻣﺎ ﺃَﺭﺍﻛُﻢْ ﻣﺎ ﺗُﺤِﺒُّﻮﻥَ ﻣِﻨْﻜُﻢْ ﻣَﻦْ ﻳُﺮِﻳﺪُ ﺍﻟﺪُّﻧْﻴﺎ ﻭَ ﻣِﻨْﻜُﻢْ ﻣَﻦْ ﻳُﺮِﻳﺪُ ﺍﻟْﺁﺧِﺮَﺓَ ﺑﺪﻧﺒﺎﻝ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻏﻠﺒﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ، ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﻨﮕﺮ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻌﻀﻰ ﺁﺧﺮﺕ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺿﻊ ﺧﻮﺩ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ ﻭﻟﻰ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﺿﻤﻨﺎ ﻣﻌﻠﻮم ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻋﻠّﺖ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺣﺐ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺛُﻢَّ ﺻَﺮَﻓَﻜُﻢْ ﻋَﻨْﻬُﻢْ ﻟِﻴَﺒْﺘَﻠِﻴَﻜُﻢْ ﻭَ ﻟَﻘَﺪْ ﻋَﻔﺎ ﻋَﻨْﻜُﻢْ ﻭَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺫُﻭ ﻓَﻀْﻞٍ ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ ﻇﺎﻫﺮﺍ ﺛﻢ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺗﺤﺴﻮﻧﻬﻢ ﻳﻌﻨﻰ: ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﻛﺸﺘﻴﺪ ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﻓﺸﻞ ﻭ ﻧﺰﺍﻉ ﻭ ﻋﺼﻴﺎﻥ، ﺧﺪﺍ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﺘﻞ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﭘﻴﺶ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻣﻌﻠﻮم ﺷﺪ ﻛﺪﺍم ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ ﻛﺪﺍم ﺍﻫﻞ ﻓﺮﺍﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻋﻠﻰ ﻫﺬﺍ ﻟﺎم ﺩﺭ ﻟﻴﺒﺘﻠﻰ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﻏﺎﻳﺖ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﻰ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺧﻄﺎﻳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺍﺣﺴﺎﻧﮕﺮ ﺍﺳﺖ.





آیه 152).
شکست پس از پیروزى !.
در مـاجـراى جـنـگ احد گفتیم : مسلمانان در آغاز جنگ با اتحاد و شجاعت خاصى جنگیدند, و به زودى پیروز شدند, ولى نافرمانى جمعى از تیراندازان که سنگر خود را رها کردند و به جمع آورى غـنـایـم مـشـغـول شدند سبب شد که ورق برگردد و شکست سختى به لشکر اسلام وارد گردد هـنـگـامـى کـه مـسـلمانان با دادن تلفات و خسارات سنگینى به مدینه باز مى گشتند با یکدیگر مـى گـفـتـنـد مـگـر خداوندبه ما وعده فتح و پیروزى نداده بود؟ پس چرا در این جنگ شکست خوردیم ؟.
از این به بعد قرآن ضمن پاسخ آنها, علل شکست را توضیح مى دهد,مى فرماید: ((وعده خدا در باره پیروزى شما کاملا درست بود و به همین دلیل درآغاز جنگ پیروز شدید و به فرمان خدا دشمنان را بـه قـتل مى رساندید و این وعده تازمانى که دست از استقامت و پیروى فرمان پیغمبر برنداشته بـودیـد ادامـه داشـت ,شـکـسـت از آن زمان شروع شد که سستى و نافرمانى شما را فرا گرفت )) (ولقدصدقکم اللّه وعده اذ تحـسونهم باذنه حتى اذا فشلتم ).
یـعـنى , اگر تصور کردید که وعده پیروزى بدون قید و شرط بوده , سخت دراشتباه بوده اید;Š تمام وعده هاى پیروزى مشروط به پیروى از فرمان خداست .
سپس قرآن مى گوید: ((پس از مشاهده آن پیروزى چشم گیر که مورد علاقه شما بود راه عصیان پـیـش گرفتید و (بر سر رها کردن سنگرها) به نزاع پرداختید))(وتنازعتم فى الا مر وعصیتم من بعد ما اریکم مـا تحبون ).
سپس مى افزاید: ((در این موقع جمعى از شما خواستار دنیا و جمع غنایم بودید در حالى که جمعى دیگر ثابت قدم و خواستار آخرت و پاداشهاى الهى بودند)) (منکم من یرید الدنیا ومنکم من یرید الا خرة ).
در ایـنجا ورق برگشت ((و خداوند پیروزى شما را به شکست تبدیل کرد تاشما را بیازماید و تنبیه کند و پرورش دهد)) (ثم صرفکم عنهم لیبتلیکم ).
((سپس خداوند همه این نافرمانیها و گناهان شما را بخشید (در حالى که سزاوار مجازات بودید) زیـرا خـداونـد نـسبت به مؤمنان از هرگونه نعمتى فروگذارنمى کند)) (ولقد عفاعنکم واللّه ذو فضل على المؤمنین ).


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد