... متافیزیک برای همه است . همه ی ادیان قبولش دارند . متافیزیک هیچ ربطی به دین ندارد
...در واقع وضو گرفتن فلسفه ی خاصی برای خودش دارد و ربطی به دین و مذهب ندارد و تعریفی از دنیای تو در توی
با اینکار شما انرژی منفی رو دفع میکنید ... به چه صورت ؟؟؟
آب یکی از پاک ترین و مقدس ترین منابع موجود روی کره خاکیست که با استفاده از آن شما دفع انرژی منفی میکنید و انرژی
... مثبت و پاکی آب رو به درون وجودتان منتقل میکنید ...
کف دستان شما چاکراست هنگام شستن دست انرژی منفی رو تخلیه میکنید بعد نوبت به شستن صورت میرسد .
بالای پیشانی شما یک چاکرای دیگر است که شما با ریختن آب از بالای صورت به سمت پائین تخلیه انرژی منفی میکنید ،
نوبت شستن دستها میرسد آقایان روی آرنج چاکرا دارند و خانومها پشت آرنج که شما با شستن آن به صورت وارونه یعنی
نوبت به شستن چاکرای هفت که همان مسح سر است میرسد و باز همان عمل برعکس . یعنی از سمت فرق سر به پایین ...
اگر دقت کرده باشید هنگام وضو گرفتن تنها جایی که از پایین به بالا شسته میشود مسح پاست .
شما از نقطه ی انگشت شست پا دست خود را به سمت بالا میکشید . چرا ؟؟؟
... تنها جاییکه انرژی مثبت به بدن برمیگردانید مسح پا میباشد
در تمام مراحل از تمام چاکراها به وسیله ی آب که منبع پاکی و قداسته انرژی های منفی بدن رو به سمت خارج دفع کرده و در
... مرحله ی آخر وضو گرفتن انرژی مثبت رو وارد بدن میکنیم
وضو گرفتن علاوه بر اینکه یکی از راه های دفع انرژی منفی و جذب انرژی مثبت است باعث آرامش انسان هم میشود ...
مثلا هروقت که سردرد دارید ... عصبی هستید و یا احساس میکنید که روحتان سنگین شده وضو بگیرید .
اینکار به شما آرامش میدهد.
زندگیتون پر از آرامش.
عبارات مثبتی که متحول میکنند
کسی بین ما نیست که ابوعلی سینا – دانشمند برجسته ایرانی – را نشناسد و به خدمات فراوان وی به علم و بشریت اذعان نداشته باشد.
وقتی از ابن سینا پیرامون دلیل موفقیتش می پرسند می گوید :
4 ساله بودم که استادم مرا نابغه خطاب می کرد ، او به من گفت هر روز این جمله را چندین بار تکرار کنم * حافظه ی من هر روز بهتر و بهتر می شود.* به توصیه استاد عمل کردم و هر روز چندین بار این جمله را تکرار می کردم چنانکه باورم میشد.
کار به جایی رسید که گذشته ی دور خود را به یاد آوردم ، زمانی را به یاد آوردم که در قنداق بودم و دنیا را سوراخ سوراخ می دیدم ، روزی از مادرم در مورد این موضوع سوال کردم ، مادرم در کمال شگفتی گفت : آری ، زمانی که در قنداق بودی من در حیاط خانه کار می کردم و برای اینکه خطری از جانب حیوانات خانگی و حشرات متوجه تو نشود ، آبکش بزرگی را بالای سر تو می گذاردم."
مثال دیگر ادیسون است ، جالب است بدانید ادیسون 1093 اختراع اساسی و مهم دارد. وی در مورد زندگی اش می گوید:
16 ساله بودم که به جرم کودن بودن از مدرسه اخراجم کردن ، روز یا شبی رو به یاد نمیارم که از پدرم کتک نخورده باشم.
موفقیت من دو دلیل مهم داشت ، یکی پشتکار فراوانی که داشتم و دیگری مادرم که علی رغم بداخلاقی های پدرم به شدت مرا دوست داشت و همیشه با شوق تمام مرا *نابغه* خطاب می کرد. به طوری که باورم شد نابغه هستم و به این جایی که هستم رسیدم."
یکی از مشکلات عمده ی ما "منفی" هایی است که در زندگی ما جاری است و توسط خود یا اطرافیانمان مدام تکرار می شود به طوری که به یک باور عمیق در ما تبدیل می شود.
گوته می گوید :" بزرگترین شیطان گمان بدی است که نسبت به خودت داری."
بهتر است از همین امروز که می خواهیم در جاده ی موفقیت و تحول گام برداریم ، واژه های "نمی شود" ، "نمی توانم" و "نمی گذارند" را از ادبیات کلاممان حذف کنیم.
کلمات نقش اساسی در جهت دهی به ضمیرناخودآگاه ما ایفا می کنند ، به این دو نکته ی بسیار مهم توجه کنید.
1- در جملات تاکیدی مثبت خود کلمات منفی بکار نبرید
بعضی از جملات شاید به خودی خود منفی نباشند ، اما کلمات منفی در آنها بکار رفته است. باید توجه کنیم در عبارات تاکیدی مثبت حتی کلمه ی منفی نیز نباید بکار ببریم ، چرا که ضمیر ناخودآگاه به تک تک واژه ها توجه می کند.
2 – این جملات مشهور ولی به شدت منفی را از مکالمات روزمره ی خود حذف
کنید:
فراموش نکنیم مثبت اندیشی با ساده اندیشی تفاوتی اساسی و مهم دارد. ما در مثبت اندیشی واقعیت ها را می بینیم چرا که معتقدیم:
"منفی ها و مشکلات در زندگی ما وجود دارند ، اما ما به لطف خدا اثر آنها را در زندگی خود خنثی کرده و بر آنها غلبه می کنیم"
ما با بی توجهی به منفی ها ، سعی می کنیم اثر آنها را در زندگی خود خنثی کنیم.
در اینجا یک نکته ی اساسی و بسیار مهم را نباید فراموش کرد ، بنابر یک قانون طبیعی تا شروع به انجام کاری می کنیم ، در مقابل آن مقاومت می شود.
بنابراین طبیعی است که تا شروع به تفکر مثبت و مثبت اندیشی در زندگی می کنیم و سعی می کنیم منفی ها در ما اثری نداشته باشد ، شیطان زمزمه های منفی را در ذهن ما تقویت کرده و منفی ها را بزرگ جلوه می دهد و با جملاتی از جنس جمله ی زیر سعی می کند ما را از تحول و مثبت اندیشی بازدارد.
چرا خودتو گول میزنی ؟
مگه میشه مشکلات رو ندید گرفت ؟
اینا همش حرفه ، مثبت اندیشی چیه دیگه ؟
و ...
هر وقت چنین جملاتی در ذهن ما وسوسه شد ، نباید شک کرد این همان وسوسه ی شیطان است که نمی خواهد بگذارد تحول در ما اتفاق افتاده و دید ما نسبت به زندگی مثبت شود.
فراموش نکنیم باید در ابتدای راه تحول آماده ی مقابله با منفی ها و مقاومتها بود.
قانون جذبی در کار نیست!!...
تو هر چیزی که بخواهی را جذب نمی کنی و بدست نمی آوری!
تو همان چیزی را جذب می کنی که هستی!
میخواهی چیز متفاوتی جذب زندگی تو شود؟
راه حل ساده است ، متفاوت شو!
نمیشود اخلاقت ، رفتارت ، کلامت ، نشست و برخاستهایت یک چیز باشد و رویاها و آرزوهایت چیز دیگر
تو باید با آرزوهایت در یک طیف قرار بگیری
کلامت ، رفتارت و ...
همگی باید بوی رویاهایت را بدهد
باید هزاران بار در روز از همان کلمات رویاهایت در گفتگوهای روزمره استفاده کنی
مگر میشود تو هنوز موسیقی های غمگین و پر گله و شکایت گوش کنی، ناله سنتی و هزار وهم و غم و درد و رنج دیگر را از طریق گوشهایت بریزی به حلق ضمیر نیمه هشیارت ، بعد رویایت این باشد که زیبا شوی !! که خوشحال و خوشبخت شوی ؟؟ که آزاد و رها شوی ؟؟!! نمیشود جانم .. نمیشود رفیق
تو باید آنچه گوش میکنی .. آنچه میبینی ، در راستای رویاهایت باشد
در موسیقیهایت .. در فیلمهایت .. در دوستانت .. در کتابهایت .. در جای جای زندگی ات .... تجدید نظر کن
اگر واقعا خواهان رویاهایت هستی
اگر براستی آرزوهایت را میخواهی
دوست من باید تغییر کنی ..
تعارف هم ندارد
اگر رویاهایت را میخواهی ..
اگر آرزوهایت را میخواهی
باید ، باید ، باید ، باید علایقت را سر و سامان بدهی ، تغییر بدهی و از نو انتخاب کنی
بله .. بی تعارف .. علایقت را از نو ، انتخاب کن
جهان به ندای دل ما گوش میدهد ،
نه حرفهایمان یا افکارمان
تاکید می کنم با احساس و هم آمیخته شدن با اهدافتان آنها را به زندگی خود وارد خواهید کرد
جهان خلقت فقط به قلب انسان و احساس مان از هر آنچه که می خواهیم واکنش نشان میدهد
شاد و سربلند باشید
محسن فریدونی
شکار میمون زنده و رابطه آن با ذهن انسان
شکار میمون زنده بخاطر چابکی و سرعت عمل جانور، بسیار مشکل است. یکی از روشهای شکار میمون این است که شکارچی در سوراخ کوچکی در یک سنگ بزرگ، مقداری خوراکی می ریزد و دور می شود. میمونهای گرسنه و کنجکاو دستشان را به درون سوراخ می برند و خوراکیها را در مشت خود می ریزند اما دهانه سوراخ کوچکتر از آن است که مشت میمون از آن خارج شود. میمون وحشت زده می شود و تقلا می کند تا خسته شود اما هرگز مشت بسته خود را باز نمی کند تا رها شود.
ذهن انسان هم گاه مانند مشت بسته میمون است، در مواجهه با مشکلی وحشت زده می شود، تقلا می کند و بی تاب می شود و روی آن مسئله قفل می شود در حالی که بهترین و آسان ترین راه چاره در رها کردن آن و آزادی ذهن از قید و بندهای آن مشکل است.
چیزی را که می توانید، حل کنید و چیزی که در اختیار شما نیست، رها کنید...